آیا خانه های مدینه دَرِ چوبی داشت؟

آیا خانه های مدینه دَرِ چوبی داشت؟  


طرح شبهه:

منازل مسکونى مردم مدینه و مکه در صدر اسلام به شکل ساختمان‌ها و منازل مسکونى دوران ما نبوده است که افزون بر دیوارهاى نسبتا بلند داراى بخش ورودى با درهاى محکم وقفل‌هاى متنوع باشد؛ بلکه براى پوشاندن و محفوظ نگه داشتن درون منزل از دید اغیار، تنها از پرده، حصیر و... استفاده مى‌کردند. در روایتى علی رضى الله عنه تصریح مى‌کند که خانه‌هاى ما اهل بیت در نداشته است. وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ (ص) لا سُقُوفَ لِبُیُوتِنَا وَ لا أَبْوَابَ وَ لا سُتُورَ؛ خانه‌هاى ما اهل بیت، نه سقف دارد و نه در. این روایت را بسیارى از کتاب‌هاى شیعه نقل کرده‌اند از جمله:

الخصال، شیخ الصدوق، ص 364 _ 382 و شرح الأخبار، قاضی النعمان المغربی، ج 1 ص 345 – 362 و الاختصاص، شیخ المفید، ص 163 180 و بحار الأنوار، علامة المجلسی، ج 38 ص 167 و 186 و....

بنابراین، چگونه ممکن است که فاطمه زهرا سلام الله علیها بین در و دیوار قرار گرفته باشد؟ و یا چگونه ممکن است که این در آتش گرفته باشد؟

نقد و بررسی:

یکى از شبهاتى که اخیراً برخى از وهابی‌ها آن را با مانور فراوان و سر وصداى زیاد مطرح کرده‌اند همین شبهه است


برچسبها:

 حضرت زهرا، فاطمیه اول 91، دهه فاطمیه 91، شبهات فاطمیه ، وهابیت ، حضرت فاطمه ، نقد و بررسی شبهات وهابیت، دشمنان دین و اسلام و شیعه ، شیعه و وهابیت ، سند شیعه برای اثبات  فاطمیه ، حضرت علی و زهرا، مداحی فاطمیه 91، سخنی با مداحان و ذاکرین فاطمیه 91،آموزش مداحی 91، پند راه ذاکرین ،


ادامه مطلب ...

عید نوروز...


با عرض سلام و احترام 


فرا رسیدن عید نوروز باستانی بر همه  شما مبارک 


 ان شالله سال خوبی داشته باشیدوسالی باشد که امیدهمه ما از پرده غیبت بدر آید و ما از نور وجودش استفاده کنیم . یا علی مدد.





زن وشریعتی

 

زن و شریعتی
از دیدگاه دکتر شریعتی زنان ۳ دسته بودند و هستند:

۱. زنان به اصطلاح امل و عقب مانده(البته از جامعه) که از بچگی در خانه حبس بودند و تحصیلات برای آنها ممنوع بوده و در سن زیر ۱۵ سالگی به حکم خانواده با کسی که هیچ حسی نسبت به او نداشتند ازدواج کرده و درکمتر از ۱۰ ماه بچه دار شده نه یک شکم که دست کم نیم جین. بعد گرفتار ختم انعام ها و سفره های مختلف و …….. و سرانجام پیری و مریضی و تمام.

۲.زنان به اصطلاح فکلی و از دماغ فیل افتاده و ۷۲ قلم آرایشکرده . که به مدد آنکه نانشان دو تا شد اولین کاری که می کنند چادر از سرشان برمی دارند و از بالا و پایین بیرون می ریزند و هر روز دنبال مد و رنگ سال و ….. آنها که نیمی از عمرشان را خوابند و نیمی از نیم دیگر را جلوی آیینه . اینها خود را متجدد و باکلاس فرض کرده و تمام ارزششان به ماتحتشان. قشنگتر از طاووس ولی ارزانتر از یک پاکت سیگار.و مثل عروسک بسیار زیادند در رنگهای مختلف و مثل عروسک دست به دست می چرخند!

۳.زنان فرهیخته و انقلابی که به راستی زن بودن خود را حفظ می کنند و زن بودن مانع از حضور آنها در جامعه نشده و ضمن حفظ حجاب و شرف خود در تمام عرصه ها حضور دارند و مردانی را تا به معراج هم می رسانند و فاطمه وار در برابر ظلم و ستم قد برافراشته از عدالت و علی دفاع می کنند و پرستار پدر و پسر و شوهرند و چه بسیار کمند .بسیار بسیار کم.

 


 

ولادت امام حسن عسکری(ع)

 با عرض سلام و احترام 


ولادت حضرت امام حسن عسکری(ع) پدر بزرگوار مولایمان حضرت بقیت الله ارواحنا فداه

بر همه شیعیان و دوستاران مبارک و تهنیت باد 


بوسیدن در و دیوارحرم

بوسیدن در و دیوارحرم


چرا شیعیان به هنگام زیارت، در و دیوار حرم را می بوسند و به آنها تبرک می جویند؟

پاسخ: تبرک جستن به آثار اولیای خدا، مسأله ای نیست که هم اکنون در میان گروهی از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشه های این رفتار را در ژرفای تاریخ زندگانی رسول خدا و صحابه آن حضرت می توان یافت. نه تنها پیامبر گرامی و یاران وی، بلکه پیامبران پیشین نیز، بدین امر مبادرت میورزیدند. واینک دلایل مشروع بودن تبرّک به آثار اولیا از دیدگاه کتاب و سنّت را از نظر شما میگذرانیم:

1 ـ در قرآن کریم می خوانیم: هنگامی که یوسف صدیق، خود را به برادران خویش معرفی کرد وآنان را مورد بخشودگی قرار داد، فرمود:«إذْهَبُوا بِقَمِیْصِیْ هذا فَأَلْقُوهُ عَلی وَجْهِ أبِیْ یَأتِ بَصِیْراً». [1] .ـ این پیراهن مرا با خود ببرید و بر صورت پدرم (یعقوب) افکنید تا دیدگانش بینا گردد.

سپس می فرماید:«فَلَمّا أَنْ جاءَ الْبَشِیْرُ ألْقاهُ علی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً». [2] .ـ آنگاه که مژده دهنده، آن پیراهن را بر رخسار او افکند، بینایی وی بازگشت.این سخن گویای قرآن، گواه روشنی بر تبرک جستن پیامبر خدا (یعقوب) به پیراهن پیامبری دیگر (حضرت یوسف) می باشد، بلکه بیانگر آن است که پیراهن یاد شده، موجب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید.



برچسبها:

حرم حرم امام حسین حرم حضرت عباس حرم بقیع احرام بوسیدن در و دیوار حرم تمسک به اهل البیت فلسفه بوسیدن حرم ائمه  حرم حضرت علی حرم نبی اکرم کربلا حرم کربلا حرم امام کاظم




ادامه مطلب ...

سجده بر تربت

سجده بر تربت..

چرا شیعیان بر تربت سجده می کنند؟

پاسخ: گروهی چنین می پندارند که سجده بر خاک و یا تربت شهیدان، به معنای پرستش بوده و نوعی شرک است.در پاسخ این پرسش باید یادآور شد که میان دو جمله: السجود للّه و السجود علی الأرض تفاوت روشنی وجود دارد. اشکال یاد شده، حاکی از آن است که میان این دو تعبیر، فرقی نمی گذارند.


برچسبها:

امام حسین نماز تربت امام حسین  فواید تربت امام حسین  کربلای حسین

ادامه مطلب ...

شبهه امیرالمومنین !!

شبهه امیرالمومنین !!


سوال:با عرض سلام! خداوند همه مارا به راه راست هدایت دهد.امیدوارم به سوالاتی که در پی این خطبه از سخنان امیر المومنان علی علیه السلام می آید جواب دهید تا رفع شبهه شود.

* - امیر المؤمنین علی علیه السلام در خطبة 91 نهج البلاغه می فرماید : دَعُونِی وَ الَْتمِسُوا غَیْرِی فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الَْمحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ . وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَی قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ وَ أَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً.

سؤال 1 ) اگر امامت اصلی از اصول دین است، اگر علی علیه السلام همانند پیامبران از طرف خدا برگزیده شده، اگر طبق آیة تبلیغ و آیة تطهیر و حدیث غدیر و حدیث منزلت بارها و بارها به عنوان جانشین پیامبر صلی الله عَلیه و آله و سلم معرفی شده چه حق دارد که بگوید مرا رها کنید وکسی دیگری را جستجو کنید ؟



ادامه مطلب ...

نرفتن علی(ع) به درب خانه برای دفاع از حضرت زهرا

نرفتن علی(ع) به درب خانه برای دفاع از حضرت زهرا


چرا مولا امیرالمومنین (علیه السلام) از حضرت زهرا (سلام الله علیها)نتوانستند در آن حادثه دلخراش دفاع کنند و آن فاجعه اتفاق افتاد؟ امکان داشت خود مولا درب را باز کنند ویا...؟

پاسخ :همانطوری که در کتب روایی وتاریخی نقل شده است دشمنان به خاطر کشتن امیر مومنان آمده بودند و اگر ایشان پشت در می آمدند به شهادت رسیده و نور ولایت خاموش می شد .

بیرون آمدن فاطمه زهرا به جای امیر مومنان بخاطر حفظ مقام ولایت بوده است .

عبد الفتاح عبد المقصود در کتابش "السقیفة والخلافة" می گوید:ثم تطالعنا صحائف ما أورده المؤرخون بالکثیر من أشباه هذه الأخبار المضطربة التی لانعدم أن نجد من بینها من عنف عمر ما یصل به إلى : الشروع فی قتل علی ، أو إحراق بیته على من فیه . . . .(السقیفة والخلافة : 14 .)نگاهی به نوشته هایی که مورخین به مقدار زیاد شبیه به این روایت آورده اند - که از آن به توسل به زور عمر پی می بریم- ما را به این می رساند که او می خواست یا علی را بکشد یا خانه را با هر که در آن است به آتش بکشد .

یا شهرستانی در الملل والنحل می گوید:عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة علیها السلام یوم البیعة حتّى ألقت الجنین من بطنها وکان عمر یصیح : إحرقوا دارها بمن فیها ، وماکان فى الدار غیر علىّ وفاطمة والحسن والحسین وزینب (علیهم السلام) .(الملل والنحل: 1/57. طبعة بیروت، دار المعرفة.)از جاحظ نقل شده است که عمر به شکم فاطمه زهرا -علیها السلام- در روز بیعت ضربتی زد که از آن جنینش سقط شد وعمر فریاد می زد : خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید و در آن جز علی و فاطمه و حسن و حسین نبود .


ادامه مطلب ...

چرا نام علی(ع) در قرآن نیامده است؟

 

نقل شده است که یک نفر یهودی، در زمان حضرت امیر(ع) به قصد طعن و سرکوفت مسلمانان به حوادث نامطلوب صدر اسلام اشاره کرده و میگوید: «ما دُفِنْتُمْ نَبیَّکُمْ حَتّی اًّخْتَلَفْتُم فیهِ»؛ هنوز پیغمبرتان را دفن نکرده بودید که درباره‏اش اختلاف کردید.


امیرالمؤمنین(ع) به او جواب خیلی عجیبی میدهد، ایشان میفرماید: «اًّنّما اًّخْتَلَفْنا عَنْهُ لا فیهِ وَلکِنَّکُمْ ما جَفَّتْ أَرْجُلَکُمْ مِنَ البَحْرِ حَتّی قُلْتُمْ لِنَبِیِّکُمْ: اًّجْعَلْ لَنا اًّلهاً کَما لَهُمْ الهََْ، فَقالَ: اًِّنَّکُمْ قومٌ تَجْهَلُونَ»;{1} ما درباره پیغمبر(ص) اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستوری بود که از پیغمبر ما رسیده بود. ولی شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از پیغمبرتان خواستید که همان اصل اول توحیدتان را زیر پابگذارید، گفتید برای ما بتی بساز مثل اینها سپس فرمود شما گروهی نادان هستید/



پاسخ 2:به عقیده مسلمانان، قرآن کریم در طول 23 سال به مناسبت‏های گوناگون از جانب خداوند بزرگ نازل شده و به وسیله پیامبر اکرم(ص) تنظیم و به دستور ایشان یادداشت گردیده است. با نزول هر یک از آیات، پیامبر(ص) جای آن را مشخص میفرمود . و به این ترتیب آیات قرآن به ترتیب نزول آنها قرار گرفته است، زیرا نخستین سوره‏ای که نازل شده سوره علق است در حالی که در آغاز قرآن قرار نگرفته است و گاه یک آیه مکی در سوره‏ای که بیشتر آن مدنی است، گنجانده شده است و گاه بر عکس در وسط پاره‏ای از آیات که مضامین آن فقهی است، مسایل اعتقادی قرار گرفته است/

یکی دیگر از ویژگیهای قرآن، بیان تمامی مسایل گوناگون فقهی، اعتقادی، تاریخی و اخلاقی است: «...لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اًّلاّ فی کِتابٍ مُبینِ»{2} و این ویژگی جامعیت، از مصادیق اعجاز قرآن است. قرآن کریم در جای دیگری میفرماید: «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فی هذَا القرآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ...»;{3} ما برای مردم در این قرآن از هر نمونه‏ای - چیزی - بیان کردیم/

از این رو قرآن، اصول کلی را بیان فرموده است اما تبیین جزییات را به عهده پیامبر(ص) نهاده است/

قرآن، در بسیاری موارد از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کرده است. به گفته علمای علم معانی و بلاغت به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است/

بنابراین در قرآن به نام افراد و یا جزییات کم‏تر اشاره شده چنان که نام‏های پیامبران بلکه اسامی صحابه و یاران پیامبر نیز نیامده است. آنچه از نگاه قرآن اهمیت دارد، ضرورت نبوت و امامت است اما تعیین مصداق آن، به شیوه‏های دیگر واگذار شده است/

اگر در قرآن نامی از بیشتر پیامبران برده نشده است، - تنها 26 تن نام برده شده‏اند - دلیل آن نیست که آنان پیامبر یا رسول نبوده‏اند زیرا قرآن خود میفرماید: «وَ لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مَنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ...»;{4} پیش از تو رسولانی فرستادیم که سرگذشت گروهی را برای تو ذکر کردیم و سرگذشت گروهی را ناگفته گذاشتیم/

البته نام برخی از پیامبران به صورت اشاره و کنایه آمده است، به طور مثال نام اشموئیل با عنوان «وقال لهم نبیّهم»{5} آمده و نام حضرت خضر به عنوان «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا»{6} ذکر شده است/



پاسخ 3: قرآن کریم درباره هیچ کس پس از پیامبر اکرم(ص) به اندازه حضرت علی سخن نگفته است، گرچه نام آن حضرت در قرآن به صراحت نیامده است، اما با عناوین و عبارات گوناگونی که از تصریح کردن به نام آن حضرت تأثیر بیشتری دارد، به آن حضرت اشاره نموده است مانند:

الف) «اًّنَّما وَلِیُّکُمْ الله وَ رَسُولُهُ والّذینَ آمَنُوا الّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاَْ وَ یُؤتُونَ الزَّکاَْ وَ هُمْ راکِعُونَ»;{7} ولی شما خدا و رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آورده‏اند و نماز را به پاداشته و زکات را در حال رکوع پرداخت مینمایند/

ب) آیه مباهله: «قُلْ تَعالَوا نَدْعُ أَبْنأَنا وَ أبْنأَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ»;{8} ای رسول بگو بیایید بخوانیم فرزندانمان را و فرزندانتان را و جانمان را و جانتان را... در این آیه از علی به عنوان جان رسول خدا یاد شده است/

ج) «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»;{9} این آیه، علی(ع) را کسی معرفی مینماید که تمام علم کتاب نزد اوست/

د) «أَطیعُوا الله وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ».{10}

بنا به این آیه شریفه هم، حضرت علی(ع) ولی امر بوده و اطاعت از او هم‏تراز اطاعت از خدا و رسول دانسته شده است و ده‏ها آیه دیگر که در جای خود بحث شده و به اثبات رسیده است/

آنچه یادآوری شد، گویای این واقعیت است که در قرآن کریم، اگر چه نام حضرت علی برده نشده است اما تعبیراتی بهتر به جای تصریح به نام آن حضرت آمده است و نباید گمان کرد چون قرآن از آن حضرت نام نبرده پس ولایت ایشان اهمیتی ندارد چرا که اگر به قرآن و دستورهای آن از این منظر بنگریم، باید بسیاری از احکام و عقاید که از اهمیت خاصی نزد مسلمانان برخوردار است، از اهمیّت چندانی برخوردار نباشد، در حالی که چنین نیست/

از دیدگاه مسلمانان پیروی از آنچه پیامبر فرموده است واجب است، چون دستورهای آن حضرت مانند فرمان‏های خداوند است. قرآن میفرماید: «...ما أتاکُمُ الرّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...»;{11} آنچه رسول حق دستور دهد، بگیرید و هر چه نهی کند، واگذارید/

یکی از دستورهای بسیار مهم پیامبر(ص) که در جهت تفسیر و تبیین آیات یاد شده صادر شده است، اطاعت و پیروی از علی است که او را مدار حق و ولی و سرپرست مسلمانان پس از خودش معرفی فرموده است.

 


پی نوشت"

[1]. نهج‏البلاغه، حکمت 317/

[2]. سوره انعام، آیه 59/

[3]. سوره اسرأ، آیه 89/

[4]. سوره غافر، آیه 78/

[5]. سوره بقره، آیه 248/

[6]. سوره کهف، آیه 65/

[7]. سوره مائده، آیه 55/

[8]. سوره آل عمران، آیه 61/

[9]. سوره رعد، آیه 43/

[10]. سوره نسا، آیه 59/

[11]. سوره حشر، آیه 7/