ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
پاسخ آیت الله بهجت(ره) به سوالاتی در مورد مسجد مقدس جمکران
آیا آن حضرت خودشان هم به مسجد مقدس جمکران تشریف میآورند؟!
- آقایی که زیاد به مسجد جمکران میرود، میگفت: آقا را در مسجد جمکران دیدم. به من فرمود: به دل سوختهگان ما بگو برای ما دعا کنند! بعد یک مرتبه از نظر غایب شد! نه این که راه برود و کم کم از نظرم غایب شود! همین آقا، هفته قبل از آن هم حضرت را در خواب دیده بود.
یکی از سادات که عمامه هم ندارد و روضه میخواند و مسئله میگوید، اخیرا هم نزدیک مسجد جمکران خانه گرفته و همان جا زندگی میکند، مکرر آن حضرت را دیده که پس از بیرون آمدن از مسجد جمکران غایب میشوند.
برچسبها:
آیت الله بهجت,مسجد مقدس جمکران ، پاسخ آیت الله بهجت به شبهات ,مطالبی در مورد مسجد مقدس جمکران،
ادامه مطلب ...اگر چشم بصیرت داشتیم، سخن خدای متعال را که میفرماید: «ولو أنّ قرآنًا سیّرت به الجبال أو قطّعت به الأرض أو کلّم به الموتى» قدر میدانستیم، ولی ما همچنان نشستهایم و هوای نفس بر ما غالب گشته که این کرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال میدانیم!
آقایی را بنده دیده بودم که به برکات چند آیه قرآن، هر میوهای را که میخواست هر چند در غیر آن فصل حاضر میساخت. بالاترین انعام الهی و هدیه آسمانی و غیبی، همین قرآن است، اما چگونه باید با آن رفتار کنیم تا بتوانیم از آن بهرهمند شویم.
در احوالات پدر مرحوم شیخ جعفر شوشتری رحمةاللهعلیه آوردهاند که پسر نابینایی را نزد ایشان آوردند، ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشتند و مشغول خواندن سوره حمد شدند، مقداری که خوانده بودند، بچه گفته بود بابا، از میان انگشتان آقا میبینم؛ و وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملاً دیده بود.
عدهای از افراد سطحینگر در محضر علامه ملاخلیل قزوینی رحمةاللهعلیه بودند، گفتند قضیه حضرت داوود علیهالسلام که خداوند در قرآن میفرماید : «وألنّا لهالحدید» آهن را برای او نرم نمودیم، این بوده که خداوند نحوه ساختن کوره آهنگری و ذوب آهن را به حضرت داوود علیهالسلام الهام نمود تا او آهن را در کوره آتش بگذارد تا ملایم و انعطافپذیر باشد.
مرحوم قزوینی فرمود: او که پیغمبر خدا بود و شما بعید میدانید که آهن در دست او نرم و به اختیار او باشد؛ اینکه چیزی نیست، از بنده هم که پیغمبر نیستم، این کار ساخته است. سپس یک مجمعه یا سینی از مس را که در برابرش بود با دو انگشت مثل قیچی از وسط دو نیم کرد و فرمود: اینگونه خداوند متعال آهن را در دست حضرت داوود علیهالسلام نرم و ملایم نموده بود!
برچسبها:
آیت الله بهجت(ره),قرآن کریم,مطالبی در مورد قرآن کریم, انسان و قرآن کریم، برکات قرآن در زندگی انسان،قرآن و انسان ،آثار قرآن کریم بر انسان،سخنان آیت الله بهجت,انسان و گناه,رحمت خداوند،راههای رسیدن به خدا,
ادامه مطلب ...بیانات حضرت آیت الله بهجت(ره):
بسم الله الرحمن الرحیم
چه باید بکنیم در ابتلائات داخلیه و خارجیه؟ چه باید بکنیم؟ چه کار کردیم
که به این چیزها مبتلا می شویم؟ فکر این را باید بکنیم، آخر ما چکار کردیم
که بی سرپرست ماندیم؟
اشکال در این است که خودمان را اصلاح نمی کنیم و نکردیم و نخواهیم کرد،
حاضر نیستم خودمان را اصلاح کنیم. اگر ما خودمان را اصلاح می کردیم، به این
بلاها مبتلا نمی شدیم.
حضرت نبی اکرم (ص) فرمود:
« ألا اخبرکم بدائکم و دوائکم، داؤکم الذنوب ودواؤکم الاستغفار »
ما می خواهیم هر چه دلمان می خواهد بکنیم، اما دیگران حق ندارند، به ما
اسائه ای بکنند؛ ما خودمان، به نزدیکانمان، دوستانمان، هر چه بکنیم، بکنیم،
اما دیگران، دشمنان، حق ندارند به ما اسائه ای بکنند.
آخر ما اگر خودمان را درست بکنیم، خدا کافی است، خدا هادی است. ما خودمان
را نمی خواهیم درست بکنیم، اما از کسی هم نمی خواهیم آزار ببینیم. آنهایی
که طبعشان آزار است، کار خودشان را می کنند، مگر اینکه یک کافی و یک حافظ
جلوگیری بکند.
برچسبها:
نفس ،مهار نفس، علاج نفس، بیانات آیت الله بهجت، سخنان آیت الله بهجت، خودسازی، آیت الله بهجت
ادامه مطلب ...
فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»
|
نماز، ملاک قبولى و متبوع تمام اعمال
معناى این روایت که مى فرماید: «إِنَّ کُلَّ شَىْءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ.» ( 1 ) به راستى که تمام اعمالت تابع نمازت مى باشد چیست؟ شاید مقصود این باشد که در روایت دیگر مى فرماید: «إِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها، وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها.» ( 2) اگر نماز پذیرفته شود، سایر اعمال نیز مورد پذیرش قرار مى گیرد؛ و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال نیز مورد قبول قرار نمى گیرد.
1. نهج البلاغه، ص 383، وسائل الشیعة، ج 4، ص 161؛ بحارالانوار، ج 33، ص 581؛ ج 74، ص 392؛ ج 80، ص 14. |
فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»
اگر کسی بخواهد حضور قلب تحصیل کند، لحظه ای که درنماز، توجه پیدا می کند، اختیارا قلب خود را منصرف {به غیر} نکند.
همین اقدام، سبب دوام حضور می شود.{ تا }عمل نکند، نمی فهمد.
( یعنی نمی تواند آثار و برکات این دستورالعمل را بفهمد .)
فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»
به خلاف تعریف دوم که « تَقْوى مِنَ اللّه » است که ترس و پرهیز از خود خداست. ما اگر همان مرتبه ى آخر تقوا را رعایت کنیم و از حرام یقینى اجتناب کنیم، خیلى خوب است البته در مواردى که مصلحت باشد! و گرنه، « بهار توبه شکن مى رسد، چه چاره کنم؟! » مگر آنها که کار حرام به جا مى آورند، بى عقل هستند؟!
فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»
انجام طاعت و ترک معصیت به حسب ظاهر مشکل است، و سلمان شدن مشکل، بلکه کالمحال است، و لذا غیر از معصومین ـ علیهمالسّلام ـ همه به ترک طاعت و فعل معصیت مبتلا هستیم و معصوم بودن مثل این که نشدنى است، ولى در افراد بشر، شمر هم بسیار است؛ اما آیا چیزى هست که مطلب(1) را آسان کند؟
از امورى که خیلى سَهْلُ المَؤوُنة و آسان است ـ ولو عمل بر خلاف قول باشد ـ این است که انسان ملاحظه کند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و تارک معصیت باشد، آیا حال او مثل صورتى است که ترک طاعت و فعل معصیت مىکند و آیا این حال مثل حالت اول است، یا خیر؟ فرض کنید اگر انسان نزد رییس جمهور یا هر رییس مطلق، مقرّب باشد، این براى او بهتر است و یا این که نزد یک فقیر تهى دست و محروم؟! آیا خوب است به ذاتى که موت و حیات و مرض و صحّت و غنا و فقر به دست او است مراجعه کنیم و رابطهى دوستى داشته باشیم، یا با کسى که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است؟!
به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ...
فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»
آیا فرد مسلمان مى
تواند ابتلائات ناموسى را متحمّل شود؟! قتل و کشته شدن از این گونه بلایا
اَهْوَن(1) است، لذا بعضى وقتى خواهر یا دختر یا زنشان در معرض هتک حرمت
قرار مىگیرد، حالشان چنان دگرگون مىشود تا جایى که آن خواهر یا دختر یا
زن خود را همراه با جانى مى کشند و به قتل مى رسانند! مادرى مى گفت:
شوهرم و برادرم را گرفتند و بردند، صبر کردم؛ ولى وقتى دخترم را بردند، صبر
و قرار ندارم. خدا مىداند وقتى دختر انسان را مثل اسیر و کنیز ببرند، حال
او چگونه مى شود!
این بلاها در اثر اعمال خود ما است. مگر مثل این جریانات در مجلس یزید
اتّفاق نیفتاد که گفت: «هَبْ لِى هذِهِ الْجارِیَة!» این کنیز را به من
ببخش!
و حضرت زینب ـ علیهاالسّلام ـ فرمود:
«ما جَعَلَ اللّهُ لَکَ ذلِکَ، إِلاّ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مِلَّتِنا وَ تَدِینَ بِغَیْرِها.»
خداوند این را بر تو حلال نکرده است، مگر این که از دین ما خارج شوى و دین دیگرى را انتخاب کنى.
و یزید پاسخ داد:
«إِنَّما خَرَجَ مِنَ الدِّینِ أَبُوکِ وَ أَخُوکِ.»(2)
این پدر و برادر تو است که از دین خارج شدند.
یعنى هر کس با ما مخالفت کند، از دین خارج است.
با این حال، متنبه نمى شویم که ما در اثر اعمال خود به این بلاها و
گرفتارىها مبتلا شده ایم و کار همیشگى ما همین است، تا توانستیم هر چه
خواستیم انجام دادیم، و اگر نکردیم، نتوانستیم. امیرالمؤمنینِ حقیقى و الهى
را کنار گذاشتیم و نااهلان را بر خود امیر قرار دادیم. در روایتى خیلى
عجیب که راوى آن هم ابوبکر است آمده است که رسول اکرم ـ صلّى اللّه علیه
وآله وسلّم ـ درباره ى على ـ علیه السّلام ـ فرمود: «مَنْزَلَةِ
عَلِىٍّ مِنِّى مَنْزِلَتِى مِنْ رَبِّى.»(1) مقام و منزلت على ـ
علیهالسّلام ـ نسبت به من، مانند مقام و منزلت من نسبت به پروردگار است.