برگزاری اعیاد به سبک استعمارگران

 

بررسی بک جریان مرموز رسانه ای
در لندن جشن کوچکی با حضور جمعیتی کمتر از پانزده - بیست نفر برگزار شد و شرکت کنندگان در این مراسم به توهین علیه عایشه پرداختند

 «ما امشب علیه عایشه اعلام جنگ می کنیم(!)» این عبارت به مثابه اسم رمزی بود که توسط یک شبکه تلویزیونی از لندن به عالم اسلام مخابره شد. در لندن جشن کوچکی با حضور جمعیتی کمتر از پانزده-بیست نفر برگزار شد و شرکت کنندگان در این مراسم به توهین علیه عایشه پرداختند. تصاویر این جشن به همراه سخنرانی یاسر الحبیب، روحانی کویتی مقیم لندن، به سرعت در برخی شبکه های خبری و شبکه های اجتماعی توزیع شد و ماهیگیران حرفه‌ای آمدند تا از این آب گل‌آلود، ماهی‌های بزرگ خود را صید کنند...
 

اما یاسر الحبیب کیست؟ او در ابتدا با راه اندازی هیات «خدام المهدی» در کویت شناخته می‌شد. او در این هیات با سخنرانی‌های خود به ایجاد تفرقه در شیعه و سنی می‌پرداخت. با اوج گیری فعالیت‌های او، دولت کویت او را دستگیر و روانه زندان کرد؛ اما این زندان آن چنان طولانی نشد. پس از مدتی با فشار گروههای حامی حقوق بشر(!) انگلیس و امریکا آزاد شد. پس از آزادی از زندان و خلع تابعیت کویت، او مدتی به ایران آمد، اما به سرعت از ایران نیز خارج شده و به لندن پناهنده شد و انگلستان با آغوش باز پناهندگی سیاسی وی را پذیرفت.




ستان لندنی او همه مقدمات را برای حضورش در آن جا را فراهم کرده بودند. ظرف مدت کوتاهی «حوزه علمیه امامین عسکریین(ع)» برای او ساخته شد تا شاگردانش را تربیت کند، حسینیه‌ای برایش ساختند تا به محل سخنرانی های عمومی اش تبدیل شود، روزنامه‌ای برایش تاسیس کردند و از همه مهم‌تر، شبکه ماهواره‌ای «فدک» را برایش تاسیس کردند. حالا او به یمن انگلستان، می‌توانست سخنان پر مغز و گهربار(!) خود را در سراسر جهان منعکس کند و از کسی واهمه‌ای نداشته باشد. 
 
در ماه رمضان 1431 قمری، و در سالروز وفات عایشه، جشنی کوچک با پشتیبانی عظیم رسانه‌ای برگزار شد و یاسر الحبیب در سخنرانی خود، آتشی که ماموریت داشت را برافروخت...
 
حالا نوبت روی دیگر سکه بود که وارد میدان شده و ضربه دیگری به عالم اسلام بزنند. وهابیت، بازوی دیگر انگلستان در جهان اسلام، به سرعت وارد میدان شد و به سان گرگ گرسنه‌ای که شکاری مناسب یافته باشد، به هجمه علیه شیعیان روی آورد. مفتی اعظم سعودی در جمع ائمه جمعه و جماعت سعودی با اشاره به سخنان یاسر الحبیب، از توقف روند گرایش به مذهب شیعه در میان اهل سنت به این واسطه ابراز رضایت کرد. 
 
همزمان در کشورهای اسلامی چون عراق و عربستان و لبنان و پاکستان، فشارها بر شیعیان به شدت افزایش یافت و گروههای تکفیری و حتی اهل سنت، متاثر از سخنان تند و توهین آمیز یاسر الحبیب به درگیری هایی با شیعیان پرداختند. بسیاری از علمای شیعه علیه سخنان او به موضعگیری پرداختند. گروهی از علمای شیعه عربستان در استفتایی از مقام معظم رهبری درخصوص توهین به عایشه سوال کردند. پاسخ چنین بود: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود.»

پاسخ مقام معظم رهبری در عالم اسلام به شدت انعکاس پیدا کرد. بسیاری از علمای اسلامی نیز پس از انتشار این استفتاء، نظرات خود علیه جریان خطرناک نفوذی در شیعه را اعلام کردند. آیات عظام سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، علامه کمال الحیدری، علمای عربستان و بحرین و لبنان به موضعگیری علیه این اقدامات پرداختند. شبکه خبری الجزیره در برنامه ای ویژه به بررسی مساله وحدت شیعه و سنی و فتوای اخیر مقام معظم رهبری پرداخت. انعکاس گسترده این فتوا در رسانه‌ها و مطبوعات منطقه موجی از آرامش را به میان اهل تسنن و کسانی که تحت تاثیر اقدامات یاسر الحبیب بودند، به وجود آورد. اما این پایان ماجرا نبود...
 
رسانه‌هایی چون العربیه ترجیح دادند این فتوا و موضعگیری علمای شیعه را سانسور کنند و نگذارند آتشی که از لندن به جان مسلمانان افتاده، خاموش شود. یاسر الحبیب تلاش کرد با حرمت شکنی و توهین به مراجع عظام تقلید و چنگ انداختن به صورت این و آن، راه را برای کنار زدن مراجع تقلید شیعه و معرفی مرجعی جدید باز کند. شبکه ماهواره ای فدک یکی از 17 شبکه به اصطلاح شیعی است که مسیر سب و توهین به مراجع شیعه را در پیش گرفته است. مشرک خواندن آیت الله بهجت(!) یکی از شاهکارهای این جریان رسانه‌ای است. توهین به آیات عظام سیستانی و مکارم شیرازی، همچنین سب و لعن سید حسن نصرالله و هر کسی که کمترین نزدیکی را به جمهوری اسلامی ایران دارد، از جمله اقدامات این مافیای نوین رسانه‌ای می‌باشد.
 
یکی دیگر از شبکه‌هایی که ماموریت تفرقه‌افکنی بین مسلمین و نیز توهین به مرجعیت را بر عهده دارد، شبکه ماهواره‌ای «سلام» می‌باشد. این شبکه از امریکا پشتیبانی می‌شود و «محمد هدایتی»، مدیر به ظاهر روحانی آن، از ارتباط با امریکا و همراهی با آنان ابایی ندارد و هر از چند گاهی در تلویزیون صدای امریکا – وابسته به سازمان سیا- ظاهر شده و علیه علمای اسلام و انقلاب اسلامی موضعگیری می کند. او نیز به اسم دفاع از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به علمای ربانی که پرچم دار جریان شیعه هستند و از آن در برابر برنامه های دشمنان حراست می‌کنند، حمله کرده و تلاش دارد مرجع جدیدی را به شیعیان معرفی کند.


«حسن اللهیاری» طلبه جوان افغانی و جویای نامی است که با تاسیس شبکه «اهل بیت(ع)» پای به میدان گذاشته است. این شبکه یکی از 17 شبکه ماهواره‌ای در هم تنیده‌ای است پروژه مشخصی را در دست اقدام دارند. او نیز مقیم امریکا است و برنامه‌های سراسر فحش و توهین خود را از همان جا پخش می‌کند. مقدسات اهل سنت تنها اهدافی نیستند که مورد هجمه فحش و ناسزای او قرار می‌گیرند؛ علمای شیعه نیز از آماج فحش او در امان نیستند. او به صورتی بی‌پروا به ساحت مرجعیت شیعه حمله می‌کند و ضمن تکفیر(!) بسیاری از آنان، به دنبال ترویج تفکری مشابه «انجمن حجتیه» می‌باشد.
 
این شبکه‌های هفده‌گانه در چند نکته با یکدیگر اشتراک دارند:
 
نخست: گرفتن ژست «تشیع» و «دفاع از ساحت اهل بیت(ع)»
دوم: مخالفت همه جانبه با مساله وحدت شیعه و سنی و تلاش برای مرزبندی هر چه بیشتر با اهل سنت
سوم: ترویج مسائل خرافی در میان شیعیان چون «قمه زنی»، «عیدالزهرا» 
چهارم: مبارزه با عقلانیت شیعی در قالب عناوینی چون محبت اهل بیت(ع) 
پنجم: دشمنی عمیق با مرجعیت شیعه و همزمان تلاش برای مطرح کردن افرادی به عنوان مراجع جدید
ششم: عدم هرگونه موضعگیری علیه امریکا و جبهه کفر جهانی
 
به هر حال تلاش‌های این جریان مرموز در توهین به علمای شیعه از سویی و مطرح کردن برخی نام‌ها به عنوان مرجع شیعیان جهان و نیز پشتیبانی همه جانبه امریکا و انگلستان از آنها نکته ای است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت، گویا دشمنان درصدد تدارک فتنه‌ای جدید در درون جوامع شیعی هستند، فتنه‌ای که می‌تواند در کنار تحریک اهل تسنن توسط همین گروه و میدان‌داری وهابیت، به خطری بزرگ برای شیعیان تبدیل شود.
منبع: فرهنگ نیوز



بیانات مقام معظم رهبری در مورد قمه زدن


 

من واقعاً می‎ترسم از این که خدای ناکرده، در این دوران که دوران ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّی اسلام و تجلّی فکر اهل‎بیت علیهم الصّلاة والسّلام است، نتوانیم وظیفه‎مان را انجام دهیم. برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‎کند. یکی از آن کارها، همین عزاداری‎های سنّتی است که باعث تقرّب بیشتر مردم به دین می‎شود. این که امام فرمودند: « عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سر و سینه زدن و مواکب عزا و دسته‎های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‎کند و بسیار خوب است. در مقابل، برخی کارها هم هست که پرداختن به آنها، کسانی را از دین برمی‎گرداند.

بنده خیلی متأسفم که بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی کارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است که دست‎هایی به غلط، آن را در جامعه ما ترویج کرده‎اند. کارهایی را باب می‎کنند و رواج می‎دهند که هر کس ناظر آن باشد، برایش سؤال به وجود می‎آید. به عنوال مثال، در قدیم الایام بین طبقه عوام النّاس معمول بود که در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل می‎زدند! البته پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسم غلط بر افتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترویج این رسم کرده‎اند و شنیدم که بعضی افراد، در گوشه و کنار این کشور، به بدن خودشان قفل می‎زنند! این چه کار غلطی است که بعضی افراد انجام می‎دهند!؟
شما بارها دیده‎اید، کسانی که مصیبتی برایشان پیش می‎آید، بر سر و سینه خود می‎کوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال کجا دیده‎اید که فردی به خاطر رویکرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سر خود خون جاری کند؟! کجای این کار، عزاداری است؟!
قمه‎زدن نیز همین طور است. قمه‎زدن هم از کارهای خلاف است. می‎دانم عدّه‎ای خواهند گفت: «حق این بود که فلانی اسم قمه را نمی‎آورد.» خواهند گفت: «شما به قمه‎زدن چه کار داشتید؟ عدّه‎ای می‎زنند؛ بگذارید بزنند!» نه؛ نمی‎شود در مقابل این کار غلط سکوت کرد. اگر به گونه‎ای که طیّ چهار، پنج سال اخیر بعد از جنگ، قمه‎زدن را ترویج کردند و هنوز هم می‎کنند، در زمان حیات مبارک امام رضوان اللّه علیه ترویج می‎کردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه می‎ایستادند. کار غلطی است که عدّه‎ای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این کار را می‎کنند که چه بشود؟! کجای این حرکت، عزاداری است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعی نشانه عزاداری است. شما بارها دیده‎اید، کسانی که مصیبتی برایشان پیش می‎آید، بر سر و سینه خود می‎کوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال کجا دیده‎اید که فردی به خاطر رویکرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سر خود خون جاری کند؟! کجای این کار، عزاداری است؟!
قمه‎زدن، سنّتی جعلی است. از اموری است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضی نیست. علمای سلف دستشان بسته بود و نمی‎توانستند بگویند «این کار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاکمیت اسلام و روز جلوه اسلام است. نباید کاری کنیم که آحاد جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب ّ اهل‎بیت علیهم السلام که به نام مقدس ولیّ عصر ارواحنا فداه، به نام حسین بن علی علیهماالسّلام و به نام امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدم‎های خرافی بی‎منطق معرفی شوند. من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‎توانم این مطلب – قمه‎زدن – را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضی‎ام. این را من جدّاً عرض می‎کنم. یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع می‎شدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمه‎زنی می‎کردند و کارشان، تظاهر – به این معنا که امروز هست – نبود. کسی هم به خوب و بد عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایره محدودی انجام می‎شد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابان‎های تهران یا قم یا شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد کنند. این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین علیه السّلام، به این معنا راضی نیست. من نمی‎دانم کدام سلیقه‎هایی و از کجا این بدعت‎های عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعه انقلابی ما می‎کنند؟!
اخیرا یک بدعت عجیب و غریب و نامانوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده اند! بدین ترتیب که وقتی می‎خواهند قبور مطهر ائمه علیهم السلام را زیارت کنند از در صحن که وارد می‎شوند روی زمین می‎خوابند و سینه‎خیز خود را به حرم می‎رسانند! شما می‎دانید که قبر مطهر پیغمبر صلواة الله علیه و قبور مطهر امام حسین، امام صادق، موسی بن جعفر، امام رضا و بقیه ائمه علیهم السلام را همه مردم ایضا علما و فقهای بزرگ در مدینه و عراق و ایران زیارت می‎کردند. آیا هرگز شنیده‎اید که یک نفر از ائمه علیهم السلام و یا علما وقتی می‎خواستند زیارت کنند خود را از در صحن به طور سینه‎خیز به حرم برسانند! اگر این کار مستحسن و مستحب بود و مقبول و خوب می‎نمود بزرگان ما به انجامش مبادرت می‎کردند؛ اما نکردند.
اخیرا یک بدعت عجیب و غریب و نامانوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده اند! بدین ترتیب که وقتی می‎خواهند قبور مطهر ائمه علیهم السلام را زیارت کنند از در صحن که وارد می‎شوند روی زمین می‎خوابند و سینه‎خیز خود را به حرم می‎رسانند! شما می‎دانید که قبر مطهر پیغمبر صلواة الله علیه و قبور مطهر امام حسین، امام صادق، موسی بن جعفر، امام رضا و بقیه ائمه علیهم السلام را همه مردم ایضا علما و فقهای بزرگ در مدینه و عراق و ایران زیارت می‎کردند. آیا هرگز شنیده‎اید که یک نفر از ائمه علیهم السلام و یا علما وقتی می‎خواستند زیارت کنند خود را از در صحن به طور سینه‎خیز به حرم برسانند! اگر این کار مستحسن و مستحب بود و مقبول و خوب می‎نمود بزرگان ما به انجامش مبادرت می‎کردند؛ اما نکردند.
حتی نقل شد که مرحوم آیت الله العظمی آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه آن عالم بزرگ و مجتهد قوی و عمیق و روشنفکر عتبه بوسی را با این که شاید مستحب باشد منع می‎کرد. احتمالا استحباب بوسیدن عتبه در روایت وارد شده است .
در کتب دعا که هست. به ذهنم این است که برای عتبه بوسی روایت هم وجود دارد. با این که این کار مستحب است ایشان می‎گفتند «انجامش ندهید تا مبادا دشمنان خیال کنند سجده می‎کنیم؛ و علیه شیعه، تشنیعی درست نکنند.»
اما امروز وقتی عده‎ای وارد صحن مطهر علی بن موسی الرضا علیه‎الصلاة والسلام می‎شوند خود را به زمین می‎اندازند و دویست متر راه را به طور سینه‎خیز می‎پیماند تا خود را به حرم برسانند! آیا این کار درستی است؟ نه؛ این کار غلط است. اصلا اهانت به دین و زیارت است. چه کسی چنین بدعت‎هایی را بین مردم رواج می‎دهد؟ نکند این هم کار دشمن باشد! اینها را به مردم بگویید و ذهن‎ها را روشن کنید.
دین، منطقی است. اسلام، منطقی است و منطقی‎ترین بخش اسلام تفسیری است که شیعه از اسلام دارد؛ تفسیری قوی. متکلمین شیعه هر یک در زمان خود مثل خورشید تابناکی می‎درخشیدند و کسی نمی‎توانست به آنها بگوید «شما منطقتان ضعیف است.»(۱)
 

نماز نخوانند، اما قمه بزنند!

کسی که با مسائل کشور شوروی سابق و این بخشی که شیعه‏نشین است – جمهوری آذربایجان – آشنا بود، می‏گفت: آن وقتی که کمونیست‎ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آن ‏جا محو کردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند؛ سالن‎های دینی و حسینیه‏ها را به چیزهای دیگری تبدیل کردند و هیچ نشانه‌ایی از اسلام و دین و تشیع باقی نگذاشتند؛ فقط یک چیز را اجازه دادند و آن «قمه‎زدن» بود! دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار کنند؛ قرآن بخوانند؛ عزاداری کنند؛ هیچ کار دینی نباید بکنند؛ اما اجازه دارند که قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه‎زدن، برای آنها یک وسیله تبلیغ بر ضد دین و بر ضد تشیع بود! بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها این‏گونه علیه دین استفاده می‌کند. هر جا خرافات به میان بیاید، دینِ خالص بدنام خواهد شد.(۲)
 
منبع:
۱- فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویر احمد» در آستانه ماه محرّم ۱۷/۰۳/۱۳۷۳ .
۲- بیانات رهبری در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین ۱۳۷۶٫