عرض سلام و احترام
میلاد حضرت علی اکبر (ع) شبه پیامبر اکرم (ص) و روز جوان بر همه شیعیان، دوستاران ، مردم دنیـا و همه جوانان عزیز مبارک باد.
گناه مهمترین عامل تخریب شخصیت
آدمی به جز آنکه زیر بنای موقعیت ، آبروی و منش ظاهری او را می سازد؛ باید در صدد به دست آوردن عوامل دیگری بر آید که بنیانگذار ارزش های معنوی می شود. ترک گناه از بزرگترین این عوامل است که سازنده شخصیت حقیقی هر فرد است . امام باقرعلیه السلام می فرماید: شوربختی و حادثه ها و نکبت و شکست ، همه به دست انسان و بر اثر گناه آلودگی ، پیش میآید....(13)
لطفا به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ...
دو نمونه از شخصیت های برجسته اسلام:
-1 بلال حبشی
بلال از نمونه های سترگ است که با منشی اسلامی ، تربیت یافته است . آثار این عظیمت و تربیت را در این گوشه از زندگی اوبخوانید: روزی به فرمان پیامبر، بر آن شد که به خواستگاری دختر یکی از بزرگان قبائل برود. او و برادرش نزدیک خانواده ای نسبتا بزرگ رفتند. بلال بجای چرب زبانی و چابلوسی فقط گفت : ان ترجونا فالحمدلله و ان تمنعونا، فالله اکبر.( 10 )اگر با ما وصلت کنید، خدای را سپاس خواهیم گفت و گرنه خدا بزرگ است . او می داند که عزت و بزرگی منش ، ویژه بندگان راستین خداست او تربیت شده مکتبی است که می گوید: و الله العزه وللرسوله و للمومنین . ( 11 )او به خود اجازه نمی دهد در برابر خواسته دل خودیا قدرت مالی دختر، خود را کوچک کند و زبان به تملق باز کند. روح سترگ او زیر بار خواریهایی در لفاف جمله هایی نظیر: مارا به غلامی بپذیرید نمی رود
-2 عبدالله بن حذاقه
از یاران پیامبر (ص )بود. در زمان عمر با گروهی از مسلمانان گرفتار رومیان شد. دشمن ، دیگهایی آکنده از روغن زیتون به جوش آورده بود و با سنگدلی یکی از مسلمانان را که تن به نصرانی شدن ، در نداد، به درون دیگ افکند.لحظه ای بعد استخوانهایش روی سطح روغن ، در دیگ نمایان شد. پس از او عبدالله را در آوردند. بدو نیز پیشنهاد کردند که : دست از اسلام بردار اگر جانت را دوست داری ؟ گفت : هرگز. پس او را به سوی دیگ بردند، اما دیدند که او اشک می ریزد. از سران سپاه دشمن یکی گفت :برگردانیدش پشیمان شده است . عبدالله گفت : هرگز. - پس چرا گریه می کنی ؟ - گریه شوق و حسرت است . شوق شهادت وحسرت آنکه بیش از یک جان ندارم تا در راه ایده خویش ، فدا کنم .... آن سردار از دلیری او به شگفت آمد و در دل او را بسیارستود؛ و گفت : بیا سر مرا ببوس و آزاد باش ! هرگز. - نصرانی شو تا دخترم را به عقد تو در آورم و نیمی از آنچه که دارم نیز به تو واگذارم . - هرگز! - پس سرم را ببوس تا تو و هشتاد تن از مسلمانان را نیز با تو آزاد کنم . عبدالله چون دید جان دیگران را نیزخواهد خرید حاضر شد و سر او را بوسید و همه آزاد شدند.... ( 12 ) این نمونه است از منش یک جوان که تربیت اسلامی یافته است و در پرتو تربیت ، شخصیتی چنان عظیم به هم رسانده که بی اختیار، همه ستایش آدمی را به کرنش خویش بر می انگیزد
درود بر او باد و بر شخصیت پولادین و منش بلند او.
پی نوشتها:
10)نوریکه بدنبال آن رفته اند 158 ترجه فارسی کتاب :رجال حول الرسول
11)قرآن کریم سوره منافقون آیه 8
12)سفینه البحار ج 2 ص 128
تاثیر محیط بر شخصیت
محیط از عوامل بسیار مهم سازنده منش هر فردی است . و منظور همه محیط هایی است که فرد از آغاز تا پایان زندگی ، در آن به سر برده است ، چون محیط خانه ، آموزش و پرورش ، کار، معاشرت های فردی و سرانجام محیط اجتماعی . وضع ظاهر، طرز گفتارو رفتار، پوشاک ، و حتی سلامت و دانش بسیاری از جنبه های دیگر منش انسان ، تابع محیط است . به ویژه کودک که همچون نهال نورس می باشد. همچنانکه رشد و بالیدن و ثمر دادن نهال ، وابسته به این است که در کجای باغ و بوستان قرار گرفته است وچقدر از نور آفتاب و چقدر آب به او می رسد، و چگونه و از چه منبع ، آبیاری می شود. کودک نو پا نیز، از عوامل محیطی خود،بسیار تاثیرپذیر است و بلکه بیشتر. اسلام به این نکته حساس نیز، بسیار توجه دارد. پیرامون خود را از رفتن به مراکز آلوده باز میدارد و به رفتن در محافل دانشمندان ، ترغیب می کند و می گوید: با هرکس ، طرح دوستی میفکن که صفات دوست ، به دوست سرایت می کند. حتی اسلام شرکت در بزمی را که در آن میخواری نشسته است ، نهی می کند. درود بر اسلام با اینهمه واقع بینی وباریک بینی .
مرحله انعقاد نطفه و جنین
مرحله بسیار حساس است . دانشـــمندان نظر مــــی دهند که عامل وراثت در این مرحله ، صفاتی را در نسل انسان به ودیعه می گذاردکه مشابه با صفات و ویژگیهای پدر و مادر است.
ادامه مطلب ...
پی ریزی های اسلام
بنابر آنچه گفته آمد، اسلام ز گهواره تا گور، با چشمانی نگران و بینا همه کردارهای افراد را زیر نظر گرفته است . و از آغاز انعقادنطفه و حتی قبل از آن راهنمایی می کند و دستورهایی می دهد و این دستورها در همه مراحل ؛ بارداری مادر، شیرخوارگی طفل ،محیط تربیتی خانه ، محیط تحصیل و...ادامه دارد. رعایت این دستورهاست که منش بلند و عالی می سازد، اینک با نمونه هایی از
این دستورات آشنا می شویم :
آیا واقعا شخصیت چیست؟
آنچه از وارسی کتاب های گوناگون به ویژه کتاب های روانشناسی بر می آید و در مجموع ، تعریف نسبتا جامعی است ؛ اینست :
((شخصیت مجموعه ای از صفات طبیعی و اکتسابی ویژه هر فرد است که مسیر او را در زندگی و در روابط عمومی و سازش های
اجتماعی ، تعین می کند.))اما اسلام ، از آنجا که از دیدگاه واقع بینانه تر، به پدیده می نگرد، در این زمینه نیز، نظر اصلی آن ، به
صفات روحی و فضائل ارزنده انسانی است و شخصیت فرد را به تقوا و پرهیزگاری و پاکدامنی و دانش می داند و داشتن ثروت ،
شوکت ، مقام و لباس و...را ملاک شخصیت نمی داند و مزیتی برای آنها قائل نمی باشد و تنها می گوید: (( عنداکرمکم عندالله
اتقیکم )) ( 2) یعنی گرامی ترین مردم نزد خداوند، پرهیز کارترین شماست . پیشوای اسلام می فرماید: لافضل للعرب علی العجم و
لا للابیض علی الاسود؛ الا بالتقوی ( 3) عرب را به غیر عرب و سپید را به سیاه برتری نیست . مگر به تقوی و پرهیزگاری . از دیدگاه
اسلام ، شخصیتی که از تقوی تهی باشد، ارزشمند نیست ، چرا که پرهیزگاری ، باعث به وجود آمدن شخصیت حقیقی و ژرف می
گردد آنکه از خدا بیم دارد، در کردار و برخوردها، آنچه را که او و جامعه ای را به نیکبختی می رساند، رعایت می کند. آویزهای
دیگری که شخصیت افراد بدان آذین می یابد، همه از لوازم پرهیزگاری است . پرهیزگار: بد کردار و بد رفتار و تند خو و خشن و
کثیف نمی تواند بود. پلشتی و ناپاکی و رذالت و خشونت با پرهیزکاری جمع نمی گردد. اسلام ، این مکتب برتر تربیت و عمل ؛
اهتمامی ویژه دارد که افرادی با منش بلند پرورش دهد تا بتواند در همه مراحل زندگی ، سرافراز و مشخص و نمونه زیست کند،
پس همه مراحل زندگی را تحت کنترل گرفته است .
پی نوشتها:
2)قرآن کریم سوره حجرات آیه 13
3)نوریکه بدنبال آن رفته اند ص158 ترجمه کتاب رجال حول الرسول تالیف محمد خالد مصری
شخصیت چیست ؟
اکنون باید دید، اصولا شخصیت چیست که همه طالب آنند؛ هر کس آنرا در چیزی به اشتباه یا به واقعیت می جوید، و موضوع یا
نمونه ویژه ای را ملاک منش و شخصیت ایده آل خویش می پندارد و با همه وجودش خواستار آن است ؟ چنانچه می بینیم :به داشتن یک عکس یا یک امضاء و یا به دیدن او حتی در لحظه ای کوتاه بر خود می بالند...!
3-نوریکه 2-قرآن سوره حجرات آیه 13 -1 الپورت و اودبروت از کتاب روانشناسی شخصیت ص 23 و روانشناسی رشد ص 453
پرواز فکر و اندیشه
انسان باید از عالم وهم و خیال دور شود و به سوی حقیقت روی آورد. روی آوردن به فکر و اندیشه در حقائق هستی و خو گرفتن
به آن، انسان را از عالم وهم و خیال دور میسازد و او را اندیشمند و جویای حقیقت و واقعیت میسازد. از این رو حضرت عیسی
در سفارشات خود فرموده است: عَوِّدْ... قَلْبَکَ الْفِکْرَ.( 2) قلب خود را به فکر کردن و اندیشیدن عادت ده. در صورت خو گرفتن به
تفکّر، قدرت فکر و نیروی تمرکز، بیشتر میشود و آن گاه که فکر قوی شود، وهم و خیال ضعیف میشود. با تضعیف وهم و خیال
و تقویت فکر، اثر تبلیغات و تلقینات گمراه کننده شیطان و دشمنان دین، تضعیف میشود؛ زیرا آن گاه که انسان معتاد به تفکّر و
تأمّل و اندیشه شد، بنیان معتقدات و معلومات خود را بر همین اساس قرار میدهد. به همین دلیل حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در
گفتار خود فرمودهاند: لا عِلْمَ کَالتَّفَکُّرِ.( 3) هیچ علمی همانند تفکّر نیست. تفکّر و اندیشه و استفاده از ارزشهای موجود در مغز
آدمی، از صفات مردان بزرگ و خودساخته است.
هر انسانی در مغز خود، دارای گنجهای پرقیمت و گرانبهائی است که بوسیله فکر و اندیشه میتواند آنها را به دست آورد، و از این
گنجینه پر ارزش استفاده نماید. متأسّفانه برخی از مردم به جای اینکه از گنجهای پرقیمتی که در وجودشان قرار دارد، استفاده کنند،
به جستجوی دفینهها و اموالی که در زیر خاک پنهان شده، میپردازند! اگر آنان بدانند خداوند گنجینههائی به مراتب بهتر از
دفینههائی که در جستجوی آن هستند، به رایگان در وجودشان قرار داده است، هیچ گاه عمر خود را در آن راه از دست نمیدهند.
آنان برای یافتن زر و سیم، خاکها را زیر و رو میکنند و غوّاصان برای بدست آوردن جواهرات در اعماق آبها، غوطهور میشوند؛
ولی مردان خود ساخته برای بدست آوردن گنجینههای واقعی ، در افکار و اندیشههای خویش غوطهور میشوند. حضرت
امیرالمؤمنینعلیه السلام در نهج البلاغه میفرمایند: اَلْمُؤْمِنُ مَغْمُورٌ ... بِفِکْرَتِهِ.( 1) مؤمن در افکار خویش غوطهور است. او از اعماق
دریای بیکران افکار خویش، گوهرهای گرانبهایی را مییابد که گنجینههای طلا توان برابری با آنها را ندارد. او از ژرفای افکار
خویش، جواهراتی را بدست میآورد که ارزش آنها جاویدان و ابدی است و قیمت واقعی و ارزش نهائی آنها را در دنیای دیگر و
در جهان آخرت درک میکند. غوطهور شدن در افکار - نه توهّمات - روح را تقویت میکند و برای دستیابی به گنجینههای
اسرار آماده میسازد؛ با فکر و اندیشه، روح و روان شما پرورش مییابد و ورزیده میشود. همان گونه که تمرینات جسمی، ورزش
بدن است و جسم انسان را پرورش میدهد، فکر و اندیشه مثبت، روح و روان او را تقویت نموده و پرورش میدهد. زیرا تفکّر یک
نوع آموزش به ضمیر ناخودآگاه است. به وسیله تفکّر، حالات باطنی تقویت میشود و قدرتهای روحی انسان آشکار میشود. زیرا
فکر پرورش دهنده و تکامل بخش روح است.
پی نوشتها:
. 1) نهجالبلاغه: کلمات قصار335
میلاد حضرت امام حسین (ع)،حضرت ابولفضل (ع) علمدار کربلا و سید الساجدین علی بن حسین (ع) بر همگان مبارک باد.