ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
می رسد آنکه به دستش گره ها وا شدنی است
آنکه با آمدنش نـور هویـدا شدنی است
غم مخور ای دل سرگشته سحر نزدیک است
شب ظلمــانی این بادیه فردا شدنی است
علت دوری از یــار گنـاه است گنـاه
ورنه پابوسی آن ساکن صحـرا شدنی است
این همه اشک که جاری شده ، با آمدنش
رودهایی است که تبدیل به دریا شدنی است
هیچ امّــید نداریم به تدبیر کسی غیر از او
عشق در دولت مهدی است که معنا شدنی است
مادرش درس به ما داد که تنهــا و غریب
پشت در ، بین گذر ، یاری مولا شدنی است
منتقم می رسد و با غضب حیــدری اش
انتقام گل نشکفته ی زهرا شدنی است
بر سر تربت مـــادر عَلَمی خواهد زد
قبر پنهان شده ی فاطمه پیدا شدنی است
عرض سلام و ادب
یادی کنیم از گذشتگانمون ،پدر ها و مادرها ،آن کسانی که ما را با عشق خدا ،قرآن و اهل البت(ع) بزرگ کردند ،خصوصا ذاکر دلسوخته آل الله مرحوم حاج غلامرضا غزالی اصفهانی ،شاد کنید روح همه گذشتگان را با قرائت فاتحه صلوات.
غیر از تو دگر من به کسی کار ندارم در هر دو جهان غیرتو غمخوارندارم
از بهر نثار قدمت یوسف زهرا چیزی به جز از جان سر بازار ندارم
عمرم همه بگذشت به نادانی وغفلت در گلشن عمرم بجز از خار ندارم
با روی گل و چهره زیبای تو مولا دیگر به جهان کار به گلزار ندارم
ای آیت کبرای الهی نظری کن از دوری تو غیر دلی زار ندارم
آخر کشدم هجر تو ای مهدی زهرا جز بار غم هجر تو من بار ندارم
بنما نظری سوی غزالی ز عنایت غیر از تو دگر مونس ودلدار ندارم
مهر علی و آل علی توشه راهم یاری بجز از عترت اطهار ندارم
شعر ار مرحوم استاد غلامرضا غزالی اصفهانی
غروب روز سه شنبه دلم هوایی توست
و عاجزانه نگاهش به میزبانی توست
غروب روز سه شنبه دوباره می خوانم
بیاکه لحظه امداد آسمانی توست
نظر به حال دلم کن که سرد و خاموش است
همه امید من آقا به مهربانی توست
دوباره این دل شیدا مسافر راه است
مسیر عاشقی ام صحن جمکرانی توست
نگاه مرحمت تو مرا بزرگی داد
بیا که شعر و غزل ها همه فدایی توست
بیا و روضه کرب و بلا بخوان امشب
بیا که فاطمه مشتاق روضه خوانی توست
دور از حریم وصلت گل رنگ و بو ندارد
سرچشمه طراوت آبی به جو ندارد
آقام آقام..
یابن الحسن کجایی مردم از این جدایی(4)
کو یار آشنائی تا درد دل بگویم
غیر از خیالت این دل یک رازگو ندارد
یا بن الحسن-مادرش بین در و دیوار گفت
یابن الحسن کجایی مردم از این جدایی(4)
آقا..از آتش فراقت دیگر نمانده طاغت
جز رویت جمالت دل آرزو ندارد
راه وصال بستی، با دیگران نشستی
رو کن به هر که خواهی گل پشت و رو ندارد
آقام آقام آقام آقام-امام زمانت و صدا بزن
بگو آقا من همون بچه ای ام که دستش تو خیابون از پدر و مادر جدا شده ، گم شده هی میگه من بابامو میخوام تو هم بگو من آقام و میخوام ، آوارتم آی خیمه نشین بیچارتم
بر چسبها:
شعر امام زمان شعر مناجات امام زمان سید مجید بنی فاطمه شعر جدید مدح امام زمان اشعار مداحی اصول مداحی تکنیک مداحی هنر مداحی دانلود از مجید بنی فاطمه جدید 91 می چاره ساز ذاکر اهل الیبیت محمد رضا پروانیان ذاکر ذاکر عشق اشعار مدح حضرت مهدی صاحب عصر ولی عصر
بدون ترک گنه انتظار یار بی معناست
امید دیدن روی نگار بی معناست
تمام زنده دلی ها ز اشک نیمه شب است
بدون فیض سحر درک یار بی معناست
دگر به دوری آقا نموده ایم عادت
و گرنه بر دل مجنون قرار بی معناست
خزان عمر رسید و بهار ما نرسید
بدون تو گل نرگس بهار بی معناست
بهر زندگی ما رضلیت یار است
و گرنه گردش لیل و نهار بی معناست
برای مستی دل میکشیم ناز تو را
میان میکده داد و هوار بی معناست
پیاله ام شده خالی ولی یقین دارم
گلایه در حرم سفره دار بی معناست
سلام بر شهدایی که بی نشان رفتند
برای عاشق زهرا مزار بی معناست
بیا و خرج زیارت بده مارا
برات دیدن کرببلا بده مارا
برچسبها:
اشعار مداحی جدید اشعار مناجات با امام زمان _عج) آموزش مداحی اصول مداحی اشعار امام زمان غزل مدح امام زمان مهدویت انتظار اشعار انتظار منتظر منتظران مدح امام زمان 91 سبک اجرا شده مدح امام مهدی صاحب عصر