گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(5)

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(5)

بعد از(اوبقه جرمه)

امشب با زبانی صدات میزنم که گناه و معصیت لالش کرده.با قلبی در خونت زانو میزنم که با دشمنی با تو سیاه کرده،خدا سال قبل که از مهمانیت بر گشتم تا حالا که دوباره اومدم خیلی دلم سیاه تر شده ،خیلی حرام گفتم و شنیدم خیلی حرام دیدم و رفتم.(می توانیم با ظرافت از همین جملات مجلس را به روضه اهل البیت(ع) بکشیم )مثلا بگوئیم:
اما خدا با همین زبان تو محرم قبل یا حسین گفتم. با همین چشمها برا عزیز زهرا اشک ریختم و.....

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(4)

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(4)
بعد از (و تمنع العطیه)

خدا این مردم بی دعوت جایی نمی رن.خودت تو ضیافت رمضانت کشیدیشون.خودت دعوتشون کردی.خدایا خودت گفتی:(ادعونی استجب لکم)بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، خدا اگه میخواستی جوابمون رو ندی چرا تا اینجا کشیدیمون؟اگه میخواستی دست رد به سینمون بزنی چرا دعوتمون کردی؟(حاشا بکرمک)از تو دوره ، برا تو زشته مهمان دعوت کنی و بهش مهربونی نکنی.

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(3)

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(3)


بعد از (لعفوک عنی)

می دونم لایق نیستم که دعای منو مستجاب کنی،می دونم شایسته عفو وبخشش تو نیستم.اما خدا هر چی با شه مهمون رمضانتم،هر چی باشه در خونه تو نشستم،با زمزمه های زین العابدین(ع) با تو درد و دل می گم.خدا می دونم بدم اما هر چی باشه منم به امیدی دارم در خونت و می زنم منم امید دارم صدات می زنم.

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(1)

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(1)
بعد از (و هو غنی عنی)

یه طوری به من محبت میکنه،یه طوری ناز منو میکشه کانه به من نیاز داره،یه طوری منو به مهمونی رمضانش کشیده گویا بدون من این مهمونی سر پا نمیشه،یه جوری با مهربونی ازم پذیرایی میکنه که گویا هیچ کار بدی ازم سر نزده،هیچ گناهی نکردم.
خدا مهمان رمضانت اومده سپاس تو رو بگه،تویی که اونقدر حلم و بردباری داشتی کانه هیچ خطائی از مهمونت ندیدی مهربون......