ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سوره اعراف : آیه ی ۲۳ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَسِرِینَ
(آدم و حوّا) گفتند: پروردگارا! ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشایى و رحم نکنى، قطعاً از زیانکاران خواهیم بود.
پیام های آیه
1- در برابر ستمهایى که به خود روا مىداریم باید از خداوند استمداد کنیم و آنها را جبران کنیم. «قالا ربّنا ظلمنا...»
2- آدم و حوّا، هم در تخلّف شریک بودند، هم در جبران گذشته و عذرخواهى. «ذاقا، قالا ربّنا»
3- هرگونه خلافى، ظلم به خویش است، چون مخالفت با فرمان خدا مخالفت با تکامل و سعادت واقعى خود است. «ظلمنا أنفسنا»
4- از آداب دعا و استغفار، ابتدا اعتراف به گناه است. «قالا ربّنا ظلمنا أنفسنا»
5 - نخستین خواسته ى بشر از خدا، تقاضاى عفو ورحمت بود. «وان لمتغفرلنا»
6- مهمترین مسأله براى گناهکار، مغفرت الهى است، سپس درخواستهاى دیگر. «ان لم تغفر لنا و ترحمنا»
7- عنایت و لطف و مهربانى خدا، جلوى خسارت ابدى را مىگیرد. «ان لمتغفر لنا... لنکوننّ من الخاسرین»
سوره آل عمران : آیه ی ۱۰۱ وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ ءَاَیَتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ إِلَى صِرَطٍ مُّسْتَقِیمٍ
و چگونه شما کفر مىورزید، در حالى که آیات خدا بر شما تلاوت مىشود و رسول او در میان شماست و هر کس به (دین وکتاب) خدا تمسّک جوید، پس قطعاً به راه مستقیم هدایت شده است.
پیام های آیه
1- زمینههاى انحراف و کفر، یا فقدان راه است و یا فقدان راهنما. امّا با وجود کتاب و سنّت و قوانین و رهبر الهى دیگر انحراف چرا؟ «کیف تکفرون و...»
2- وجود قانون به تنهایى براى جلوگیرى از کفر و انحراف کفایت نمىکند، رهبر نیز لازم است. «وفیکم رسوله...»
3- تکیه و توکّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونیّت از تمام وسوسهها و انحرافات است. «من یعتصم باللّه فقد هدى»
4- راه اعتصام به خداوند، به روى هر کسى باز است. «ومن یعتصم باللّه...»
5 - رو کردن به هر کس و هر مقامى غیر از خداوند، انحراف است. «و من یعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقیم»
6- آنچه مهمتر از حرکت است، پیدا کردن راه مستقیم و حرکت در آن است. «هدى الى صراط مستقیم»
7- هدایت، نتیجهى قطعى اعتصام به خداوند است. «فقد هدى»
8 - اعتصام به خداوند، یک حرکت جدّى توأم با انتخاب آگاهانه است که لازمهى آن رهسپارى با اولیاى خداست.[123] «من یعتصم باللّه فقد هدى»
123) در زیارت جامعهکبیره، امام هادى علیه السلام مىفرماید: «مَن اِعتصَمَ بکم فقد اِعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولیاى الهى، در حقیقت خود را در پناه و حمایت خدا قرار دادن است.
حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله؛
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)
وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَ لَهُمْ ابْتِغَآءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَأَتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
سوره مبارکه بقره آیه 265
و مَثل کسانى که اموال خود را در طلب رضاى خداوند واستوارى روح خود انفاق مىکنند، همچون مَثل باغى است که در نقطهاى بلند باشد (واز هواى آزاد بحدّ کافى بهره بگیرد) وبارانهاى درشت به آن برسد ومیوهى خود را دو چندان بدهد. واگر باران درشتى نبارد، بارانهاى ریز و شبنم (ببارد تا همیشه این باغ شاداب و پر طراوت باشد.) و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.
درسهای این آیه:
1- اگر هدف، تحصیل رضاى خداوند ورشد و کمال روحى باشد، کارها بارور مىشود. «ابتغاء مرضات اللّه... فاتت اُکلها ضعفین»
2- اخلاص، ساده بدست نمىآید، باید به سراغ آن رفت. «ابتغاء مرضاة اللّه»
3- کارهاى خالص، همچون مزرعهاى در نقطهاى مرتفع است که از خرابى سیل محفوظ است. «بربوة اصابها»
4-
اگر هدف خدا باشد، از جلوهها و جمالها هم محروم نمىشویم. مخلصین در
جامعه محبوبتر از ریاکارانند. «جنّة بربوة» انفاق خالص، همانند مزرعهى در
دامنه کوه وزمین مرتفع است، که همه مردم آنرا مىبینند واز آن لذّت
مىبرند.
5 - مهمتر از امکانات، بهرهگیرى از امکانات است. بارانِ ریز
یا درشت مهم نیست، مهم آن است که زمین بتواند آن را جذب کند. «فان لم یصبها
وابل فطلّ»
الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَو اْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الْشَّیْطَنُ مِنَ الْمَسِّ ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الْرِّبَو اْ وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الْرِّبَو اْ فَمَنْ جَآءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّنْ رَّبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ
سوره مبارکه بقره آیه 275
کسانى که ربامیخورند، (در قیامت از قبرها) بر نمىخیزند مگر همانند برخاستن کسى که بر
اثر تماس شیطان، آشفته ودیوانه شده است. (نمىتواند تعادل خود را حفظ کند،
گاهى زمین مىخورد و گاهى بر مىخیزد.) این (آسیب) بدان سبب است که گفتند:
داد و ستد نیز مانند ربا است. در حالى که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا
را حرام کرده است. پس هرکس که موعظهاى از پروردگارش به او رسید و (از
رباخوارى) خوددارى کرد، آنچه در گذشته (از طریق ربا بدست آورده) مال اوست، و
کار او به خدا واگذار مىشود. امّا کسانى که (دوباره به رباخوارى)
بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه میمانند.
درس های این آیه:
1-
رباخواران، از تعادل روحى و روانى برخوردار نیستند و جامعه را نیز از
تعادل اقتصادى خارج مىسازند. «کما یقوم الذى یتخبّطه الشیطان»
2- تشبیه بیع حلال به رباى حرام، نشانهى عدم تعادل فکرى آنان است. «یتخبّطه الشیطان... بانّهم قالوا انّما البیع مثل الربا»
3- شیطان، قدرت تصرف بر درون انسان را دارد. «یتخبّطه الشیطان من المَس»
4- توجیه گناه، راه را براى انجام گناه باز مىکند. «انّماالبیع مثل الربا»
5 - تا قبل از ابلاغ تکیف، مسئولیّتى نیست. «فمن جائه موعظة من ربّه»
6- احکام الهى، در جهت پند وتربیت مردم است. «جائه موعظة من ربّه»
7- قانون امروز، شامل گذشته افراد نمىشود. «فله ما سَلف»
8 - از گناه ناآگاهان اغماض مىشود، ولى از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. «ومَن عاد فاولئک اصحاب النّار»
سوره مبارکه انعام آیه 102
بگو: آیا غیر خداوند، چیزى را بخوانیم که سود و زیانى براى ما ندارد و پس از آنکه خداوند هدایتمان کرد، به عقب باز گشته (و کافر) شویم؟ همچون کسى که شیاطین او را در زمین از راه به در بردهاند و سرگردان مانده است در حالى که براى او یارانى (دلسوز) است که او را به هدایت دعوت کرده (و مىگویند:) نزد ما بیا (و حقّ را بپذیر ولى او گوشش بدهکار نیست). بگو هدایتى که از سوى خدا باشد هدایت واقعى است و ما مأموریم که براى خداى جهانیان تسلیم باشیم.
درسهای این آیه شریفه:
1- با سؤال وجدانها را تحریک کنید. «قل أندعوا من دون اللَّه»2-
شرک، غیر منطقى است، چون انگیزهى پرستش، کسب سود یا دفع ضرر است و بتها
قادر به هیچ نفع وضرر رساندن نیستند. «لاینفعنا و لایضرّنا»
3- از غریزهى منفعتخواهى مردم، در راه تبلیغ و تربیت آنان استفاده کنیم. «لاینفعنا و لایضرّنا»
4- شرک، نوعى عقبگرد و ارتجاع اعتقادى است. «نردّ على اعقابنا»
5 - شرک، مایهى سرگردانى و تحیّر است. «حیران»
6- در برابر انحرافات، باید موضعگیرى صریح و مکرّر داشت. «قل أندعوا... قل اِنّ هُدَى اللَّه ...»
7- تسلیم خدا شدن، مایهى رشد خودماست. «لنُسلِمَ لربّ العالمین»
8 - نماز، همراه تقوى کارساز است. «اقیموا الصلوة واتّقوه»
9- ایمان به معاد ورستاخیز، عامل پیدایش تقوى در انسان است. «واتّقوه و هو الّذى الیه تحشرون»
قرآن بالاترین معجزه الهی است
وَ قالُوا لَوْلا اُنْزِلَ عَلَیْهِ ایاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ اِنَّمَا الاْیاتُ عِنْدَاللّهِ وَ اِنَّما اَنَانَذیرٌ مُبینٌ
گفتند : چرا معجزاتی از سوی پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو:معجزات همه نزد خدا است((و به فرمان او نازل میشود، نه به میل من و شما)من تنها انذارکننده آشکاری هستم(1)
مشرکین از روی سخریه و استهزاء گفتند : چرا پیامبر صلی الله علیه وآله عصای موسی و ید بیضاء و دَم مسیحا ندارد ؟ چرا او هم دشمنان خود را با معجزات بزرگ نابود نمیکند ؟ آنگونه که موسی و شعیب و هود و نوح و ثمود کردند ؟
1)عنکبوت 50