ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سوره آل عمران : آیه ی ۱۰۱ وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ ءَاَیَتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ إِلَى صِرَطٍ مُّسْتَقِیمٍ
و چگونه شما کفر مىورزید، در حالى که آیات خدا بر شما تلاوت مىشود و رسول او در میان شماست و هر کس به (دین وکتاب) خدا تمسّک جوید، پس قطعاً به راه مستقیم هدایت شده است.
پیام های آیه
1- زمینههاى انحراف و کفر، یا فقدان راه است و یا فقدان راهنما. امّا با وجود کتاب و سنّت و قوانین و رهبر الهى دیگر انحراف چرا؟ «کیف تکفرون و...»
2- وجود قانون به تنهایى براى جلوگیرى از کفر و انحراف کفایت نمىکند، رهبر نیز لازم است. «وفیکم رسوله...»
3- تکیه و توکّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونیّت از تمام وسوسهها و انحرافات است. «من یعتصم باللّه فقد هدى»
4- راه اعتصام به خداوند، به روى هر کسى باز است. «ومن یعتصم باللّه...»
5 - رو کردن به هر کس و هر مقامى غیر از خداوند، انحراف است. «و من یعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقیم»
6- آنچه مهمتر از حرکت است، پیدا کردن راه مستقیم و حرکت در آن است. «هدى الى صراط مستقیم»
7- هدایت، نتیجهى قطعى اعتصام به خداوند است. «فقد هدى»
8 - اعتصام به خداوند، یک حرکت جدّى توأم با انتخاب آگاهانه است که لازمهى آن رهسپارى با اولیاى خداست.[123] «من یعتصم باللّه فقد هدى»
123) در زیارت جامعهکبیره، امام هادى علیه السلام مىفرماید: «مَن اِعتصَمَ بکم فقد اِعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولیاى الهى، در حقیقت خود را در پناه و حمایت خدا قرار دادن است.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
سوره بقره : آیه ی 70 قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِىَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَبَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّآ إِنْ شَآءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ
(بار دیگر به
موسى) گفتند: از پروردگارت براى ما بخواه تا بر ما روشن کند چگونه گاوى
باشد؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده و اگر خداوند بخواهد (با توضیحات تو)
حتماً هدایت خواهیم شد.
پیام های آیه
1- توجّه به مسائل فرعى، انسان را از تمرکز نسبت به مسائل اساسى، باز مىدارد. «انّ البقر تشابه علینا»
2- روحیّهى لجاجت باعث مىشود حقّ بر انسان مشتبه شود. «انّالبقرتشابه علینا»
3- گاهى سؤال براى تحقیق و علم و آگاهى نیست، بلکه نشانهى روح لجاجت و طفره رفتن است. «یبیّن لنا ما هى انّ البقر تشابه علینا»
4-
رهبران الهى، صعهى صدر دارند و جسارت را به روى خود نمىآورند. (کلمه
«ربّک» بجاى «ربّنا» یک نوع جسارت بود که بارها تکرار شد، ولى حضرت موسى به
روى خود نیاورد.)
تفسیر نورالثقلین، ج1، ص89.