ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
امام حسن عسکری میفرماند ,ما حجت خدا بر شیعیانمونیم,اما مادرمون زهرا حجت خدا بر ما اهل بیته ,یعنی هر وقت ما اهل بیت گرفتار میشیم ,میریم در خونه مادرمون فاطمه در میزنیم.
خانومی که اهل بیت ازش مدد میگیرن ,چقد بزرگواره ,فردای محشر که میشه میگن ,غضوا ابصارکم چشماتونو ببندید شفیعه محشر میخواد پا به محشر بذاره ,
اما اونجا بچه های حضرت زهرا محرم مادرن ,اره والا,فرمودند هرکی عشق به حضرت زهرا داشته باشه ,خضرت زهرا براش مادری میکنه,لذا میگن این مادر اینقد مهربونه ,تا گریه کنا و بچه شیعه هاشو وارد بهشت نکنه خودش پا به بهشت نمیگذاره .
قربونت برم مهربون مادر ,مهربون مادر ,مادر مادر مادر
ها بخدا علامه امینی فرمود:هرکی عشق حضرت زهرا تو دلس داره میتونه حضرت زهرا را مادر بگه
ناگفته نمانه که سیدم نباشی
بی بی جانم
جلوه ای گر نکنی کوشش ما بی ثمر است
جز به آیات شما هیچ مهیا نشود
اگه شما نگام کنی پادشاه عالم میشم
اگه تو ازم رو برگردونی هیشکی نگام نمیکنه
این نگاه مادرانه حضرت زهراست
آنقدر ناله کنم تا که امانم بدهی
بی بی جان
گر تو راضی نشوی نامه ام امضا نشود
های مادر مادر ها
تا در خیمه تو قبله نما میباشد
اونایی که رفتن مدینه دیدن در خونه زهرا رو
بخدا فکر دلم جنت الاعلی نشود
چون تو شاهی چه کسی اینقده رعیت دارد
بی بی جان
در بیت صنمی مثل تو اینهمه غوغا نشود
اینجاش قشنگه
وای اگر فاطمیه محرم مولا نشوم
خدا نکنه
فاطمیه بیاد بره ما آدم نشیم
خدانکنه فاطمیه بیاد بره صدای ناله مادرم نشنویم
درک نکنیم فاطمیه رو
وای اگر فاطمیه محرم مولا نشوم
راضی از کار دلم حضرت زهرا نشود
یه عاشقی با زبون مناجات میگفت
میگفت خدا میخوای فردا منو بسوزونی بسوزون
اما یادت باشه من برا مادری گریه کردم که تو آتیش سوخت دامن چادرش آتیش گرفت ,آی رفقا یادتون باشه برامون حضرت زهرا وساطت میکنه میگه من یبار تو آتیش رفتم برا عالم بسه ,نمیزارم گریه کنام تو آتیش بسوزن ,
امشب یه نگام کن مادر جان
منو مشمول دعات کن
این جگر گوشه زهرا (یابن الحسن اینجا حرفم با آقامه)
ای جگر گوشه زهرای مدینه برگرد
تا به کی قبر گل گمشده پیدا نشود
………………
علی جان شبانه دفنم کنوشبانه غسلم بده آخه ای نا نجیبا اینقد ر تازیانم زدن اگه بدونن قبرم کجاست حتی به جنازمم رحم نمیکنن
آی یه موقعی روضه های من بی قید و بند میشه دیگه
خدا مادرم را کجا میبرن
چرا شبونه
گمانم برای شفا میبرن
برون شد زخانه چو زهرا شبانه
مرو مادرم
ای وای ای وای
اسما میگه تابوتو حرکت دادیم به سمت قبرستان فاصله ای را رد نکرده بودیم از درب خانه دیدیم خانوم زینب چار پنج ساله دنبال این تابوت میدوه
امام حسن برگشت صدا زد خواهر جون برگرد برو خونه نیمه های شبه زینب جان تو دل نداری بیای برا تشیع جنازه میگه خانوم زینب مث امشبی میشینه کنج خونه ای رفقا اگه امشب خواستید برید در خونه حضرت زهرا تسلیت بگی خیلی باید حواست جمع باشه یه چنتا آداب داره اگه در میزنی مواظب باس دست سیاه نشه آخه این درو آتیش زدن اگه داری میری نمیخواد دیگه با خودت پارچه مشکی ببری آخه تمام مساحت این در و دیوار سیاهه اخ اخ چه خبره امشب
زینب تو خونه ای نشسته مادر نداره
نگا به سجاده مادر میکنه ,نگا به در و دیوار خونه میکنه ,یه روایتم اینه محسنو تو خونه دفن کردن قبر داداش شش ماهشو میبینه
دستاسو میبینه مادر جان کجا رفتی زینبو تنها گذاشتی
زهرا که رفت از خانه فبکل الیتاما
ابکل الیتما ابکل الیتاما
با اشک دانه دانه ابکل الیتاما ابکل الیتاما
تابوت من رو نیمه شب مخفیانه
بردی بر روی شانه ابکل الیتاما
وقتی حسن از خانه ,کوچه میهراسد
ی تاب و بی صبرانه ابکل الیتاما
هرشب لب خشک حسینم رو ببینو و
با اه و مظلومانه ابکل الیتاما
تا زنده ام با اشک خود من رو مسوزان
زهرا که رفت از خانه ابکل الیتاما
امشب یدونه زبان حال امیر الومنین را برات بگم
زبون حال امام حسن زبون حال ابی عبدالله
بریم روضه من باشه
زبون حال علی اینه :اون روزگار باصفا یادش بخیر
اومده بالا قبر فاطمه
اون خاطرات با صفا یادش بخیر
فاطمه زود رفتی
یادم نمیره شب عروسی بابات میگفت
پیر شی به پای مرتضی (خوب بپای من پیر شدی)
خوب کتکت زدن خوب مدافع حریم ولایت شدی
****