آیا عریان و لخت شدن در مراسم سینه زنی اشکال دارد؟

آیا عریان و لخت شدن در مراسم سینه زنی اشکال دارد؟
 

آیت الله سید علی خامنه ای (حفظه الله)

سوال : آیا برهـــنه به سینه زدن در عزای ائمه (علیه السلام) و بالاخص سالار شهیدان در صورتی که نامحرم نبینید اشکال دارد ؟

جواب : در صورتی که نامحرم نباشد و مستلزم مفسده نباشد برهـــنه شدن و سینه زدن جایز است .

 

آیت الله نوری همدانی (حفظه الله)

 سوال : فلسفه سینه زنی چیست؟ کسی که لباسش را در می‏آورد البته به طوری که نامحرم نبیند و سینه بزند تا اینکه از سینه‏اش خون بیاید حکمش چیست؟


بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

چهل حدیث از امام سجاد (ع)

السلام علیک یا سید الساجدین (علیه السلام)

۱- قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین (عَلَیْهِ السَّلام) :

ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤمِنینَ کانَ فی کَنَفِ اللّهِ، وَأظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْکْبَرِ:

مَنْ أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَرِجْلاً حَتّى یَعْلَمَ أَنَّهُ فى طاعَهِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ فى مَعْصِیَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْب حَتّى یَتْرُکَ ذلکَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.([۱])

امام سجاد(علیه اسلام) فرمود: سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شداید صحراى محشر در امان است:

اوّل آن که در کارگشائى و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.


بقیه را در ادامه مطلب مطالعه فرمایید....

ادامه مطلب ...

ذاکر اهل البیت (ع) محمد رضا پروانیان (ذاکر)




بازی عشق

هیچ بازی جز عشق بازی نیست

گرچه بازی عشق بازی نیست

رقص بوی سر است و چوب بلا

کار طفلان تازه بازی نیست

سر فرود آر به سروری بگذار

که این مقام جای سرفرازی نیست

خنجری از تو حنجری طلبد

چاره جز اینکه سرببازی نیست

وادی عشق سر به سر خطر است

جان من عاشقی بازی نیست

هرچه داری به پای عشق

بیار عاشقی غیر پاکبازی نیست

هرچه دیدی زعشق شکوه مکن

که مجال زبان درازی نیست

خاکیان کودکند کودک را

هنری غیر خاکبازی نیست

بیانات مقام معظم رهبری در مورد قمه زدن


 

من واقعاً می‎ترسم از این که خدای ناکرده، در این دوران که دوران ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّی اسلام و تجلّی فکر اهل‎بیت علیهم الصّلاة والسّلام است، نتوانیم وظیفه‎مان را انجام دهیم. برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‎کند. یکی از آن کارها، همین عزاداری‎های سنّتی است که باعث تقرّب بیشتر مردم به دین می‎شود. این که امام فرمودند: « عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سر و سینه زدن و مواکب عزا و دسته‎های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‎کند و بسیار خوب است. در مقابل، برخی کارها هم هست که پرداختن به آنها، کسانی را از دین برمی‎گرداند.

بنده خیلی متأسفم که بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی کارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است که دست‎هایی به غلط، آن را در جامعه ما ترویج کرده‎اند. کارهایی را باب می‎کنند و رواج می‎دهند که هر کس ناظر آن باشد، برایش سؤال به وجود می‎آید. به عنوال مثال، در قدیم الایام بین طبقه عوام النّاس معمول بود که در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل می‎زدند! البته پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسم غلط بر افتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترویج این رسم کرده‎اند و شنیدم که بعضی افراد، در گوشه و کنار این کشور، به بدن خودشان قفل می‎زنند! این چه کار غلطی است که بعضی افراد انجام می‎دهند!؟
شما بارها دیده‎اید، کسانی که مصیبتی برایشان پیش می‎آید، بر سر و سینه خود می‎کوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال کجا دیده‎اید که فردی به خاطر رویکرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سر خود خون جاری کند؟! کجای این کار، عزاداری است؟!
قمه‎زدن نیز همین طور است. قمه‎زدن هم از کارهای خلاف است. می‎دانم عدّه‎ای خواهند گفت: «حق این بود که فلانی اسم قمه را نمی‎آورد.» خواهند گفت: «شما به قمه‎زدن چه کار داشتید؟ عدّه‎ای می‎زنند؛ بگذارید بزنند!» نه؛ نمی‎شود در مقابل این کار غلط سکوت کرد. اگر به گونه‎ای که طیّ چهار، پنج سال اخیر بعد از جنگ، قمه‎زدن را ترویج کردند و هنوز هم می‎کنند، در زمان حیات مبارک امام رضوان اللّه علیه ترویج می‎کردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه می‎ایستادند. کار غلطی است که عدّه‎ای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این کار را می‎کنند که چه بشود؟! کجای این حرکت، عزاداری است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعی نشانه عزاداری است. شما بارها دیده‎اید، کسانی که مصیبتی برایشان پیش می‎آید، بر سر و سینه خود می‎کوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال کجا دیده‎اید که فردی به خاطر رویکرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سر خود خون جاری کند؟! کجای این کار، عزاداری است؟!
قمه‎زدن، سنّتی جعلی است. از اموری است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضی نیست. علمای سلف دستشان بسته بود و نمی‎توانستند بگویند «این کار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاکمیت اسلام و روز جلوه اسلام است. نباید کاری کنیم که آحاد جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب ّ اهل‎بیت علیهم السلام که به نام مقدس ولیّ عصر ارواحنا فداه، به نام حسین بن علی علیهماالسّلام و به نام امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدم‎های خرافی بی‎منطق معرفی شوند. من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‎توانم این مطلب – قمه‎زدن – را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضی‎ام. این را من جدّاً عرض می‎کنم. یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع می‎شدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمه‎زنی می‎کردند و کارشان، تظاهر – به این معنا که امروز هست – نبود. کسی هم به خوب و بد عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایره محدودی انجام می‎شد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابان‎های تهران یا قم یا شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد کنند. این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین علیه السّلام، به این معنا راضی نیست. من نمی‎دانم کدام سلیقه‎هایی و از کجا این بدعت‎های عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعه انقلابی ما می‎کنند؟!
اخیرا یک بدعت عجیب و غریب و نامانوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده اند! بدین ترتیب که وقتی می‎خواهند قبور مطهر ائمه علیهم السلام را زیارت کنند از در صحن که وارد می‎شوند روی زمین می‎خوابند و سینه‎خیز خود را به حرم می‎رسانند! شما می‎دانید که قبر مطهر پیغمبر صلواة الله علیه و قبور مطهر امام حسین، امام صادق، موسی بن جعفر، امام رضا و بقیه ائمه علیهم السلام را همه مردم ایضا علما و فقهای بزرگ در مدینه و عراق و ایران زیارت می‎کردند. آیا هرگز شنیده‎اید که یک نفر از ائمه علیهم السلام و یا علما وقتی می‎خواستند زیارت کنند خود را از در صحن به طور سینه‎خیز به حرم برسانند! اگر این کار مستحسن و مستحب بود و مقبول و خوب می‎نمود بزرگان ما به انجامش مبادرت می‎کردند؛ اما نکردند.
اخیرا یک بدعت عجیب و غریب و نامانوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده اند! بدین ترتیب که وقتی می‎خواهند قبور مطهر ائمه علیهم السلام را زیارت کنند از در صحن که وارد می‎شوند روی زمین می‎خوابند و سینه‎خیز خود را به حرم می‎رسانند! شما می‎دانید که قبر مطهر پیغمبر صلواة الله علیه و قبور مطهر امام حسین، امام صادق، موسی بن جعفر، امام رضا و بقیه ائمه علیهم السلام را همه مردم ایضا علما و فقهای بزرگ در مدینه و عراق و ایران زیارت می‎کردند. آیا هرگز شنیده‎اید که یک نفر از ائمه علیهم السلام و یا علما وقتی می‎خواستند زیارت کنند خود را از در صحن به طور سینه‎خیز به حرم برسانند! اگر این کار مستحسن و مستحب بود و مقبول و خوب می‎نمود بزرگان ما به انجامش مبادرت می‎کردند؛ اما نکردند.
حتی نقل شد که مرحوم آیت الله العظمی آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه آن عالم بزرگ و مجتهد قوی و عمیق و روشنفکر عتبه بوسی را با این که شاید مستحب باشد منع می‎کرد. احتمالا استحباب بوسیدن عتبه در روایت وارد شده است .
در کتب دعا که هست. به ذهنم این است که برای عتبه بوسی روایت هم وجود دارد. با این که این کار مستحب است ایشان می‎گفتند «انجامش ندهید تا مبادا دشمنان خیال کنند سجده می‎کنیم؛ و علیه شیعه، تشنیعی درست نکنند.»
اما امروز وقتی عده‎ای وارد صحن مطهر علی بن موسی الرضا علیه‎الصلاة والسلام می‎شوند خود را به زمین می‎اندازند و دویست متر راه را به طور سینه‎خیز می‎پیماند تا خود را به حرم برسانند! آیا این کار درستی است؟ نه؛ این کار غلط است. اصلا اهانت به دین و زیارت است. چه کسی چنین بدعت‎هایی را بین مردم رواج می‎دهد؟ نکند این هم کار دشمن باشد! اینها را به مردم بگویید و ذهن‎ها را روشن کنید.
دین، منطقی است. اسلام، منطقی است و منطقی‎ترین بخش اسلام تفسیری است که شیعه از اسلام دارد؛ تفسیری قوی. متکلمین شیعه هر یک در زمان خود مثل خورشید تابناکی می‎درخشیدند و کسی نمی‎توانست به آنها بگوید «شما منطقتان ضعیف است.»(۱)
 

نماز نخوانند، اما قمه بزنند!

کسی که با مسائل کشور شوروی سابق و این بخشی که شیعه‏نشین است – جمهوری آذربایجان – آشنا بود، می‏گفت: آن وقتی که کمونیست‎ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آن ‏جا محو کردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند؛ سالن‎های دینی و حسینیه‏ها را به چیزهای دیگری تبدیل کردند و هیچ نشانه‌ایی از اسلام و دین و تشیع باقی نگذاشتند؛ فقط یک چیز را اجازه دادند و آن «قمه‎زدن» بود! دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار کنند؛ قرآن بخوانند؛ عزاداری کنند؛ هیچ کار دینی نباید بکنند؛ اما اجازه دارند که قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه‎زدن، برای آنها یک وسیله تبلیغ بر ضد دین و بر ضد تشیع بود! بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها این‏گونه علیه دین استفاده می‌کند. هر جا خرافات به میان بیاید، دینِ خالص بدنام خواهد شد.(۲)
 
منبع:
۱- فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویر احمد» در آستانه ماه محرّم ۱۷/۰۳/۱۳۷۳ .
۲- بیانات رهبری در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین ۱۳۷۶٫

دیدن رویت(مناجات با امام زمان عج )

با عرض سلام و احترام یه مناجات زیبا از اشعار زنده یاد ذاکر در باب امام زمان (عج) و شور امام حسین (ع)


 

sahel-talabi 

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة
بیا در کشتی نجات حسین اگر ساحل طلبی
باچراغ هدایتش ره برو اگر منزل طلبی
ره عشق خدا ره عشق حسین بن علیست
به کجا میرسی اگر ره عشق از عاقل طلبی
بیا در کوی حسین و می بزن از روی
حسینبیا در خیمه حسین چرا ره باطل طلبی
ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة
حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین

 

 


 

 


 

دیدن رویت(مناجات با امام زمان عج )

 

حبیب دل به خدا،غیر تو حبیب ندارم

ملول عشق توام،غیر تو طبیب ندارم

به شوق دیدن رویت به هرطرف بدویدم

ولی در این که از دیدنت نصیب ندارم

میان جمع غریبم حبیب من

ز عنایت نوازشی که،انیسی من غریب ندارم

یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن

{من چیزی ندارم بدم،همینی که هستم گرو میدم،همینی که دارم بهت میدم،خودت یه عنایتی بکن}

غریب تر به منی از من ای غریب زمانه

من غریب رهی سوی تو غریب ندارم

هزار بار توبه نمودم هزار بار بشکستم

به غیر اشک مطاعی من منیب ندارم

بیا بیا یبن الزهرا بیا بیا یبن الزهرا

غریب آقا غریب آقا غریب آقا

 

اجراشده توسط زنده یاد سیدجوادذاکر_قم_جلسه خصوصی

عزادار حقیقی

عزادار حقیقی

عزادار حقیقی

عزاداری چیست؟
ارزش و نقش عزاداری
مراتب عزاداری و عزاداران

عزاداری چیست؟

عزاداری از مقوله یاد و ذکر است. یاد کسی که به مصیبتی دچار شده است و یاد کسی که به علل طبیعی و غیر طبیعی از قبیل قتل، حادثه و امثال اینها از دنیا رفته است.

شکی نیست که انسان موجودی است که طبیعتاً فراموشکار است و نسبت به چیزهایی که توجه به آنها برایش مفید است، دچار غفلت می شود. در این مواقع یادآوری و تذکّر آن چیز انسان را از ابتلا به حوادثی برایش مضرّ است نجات می دهد و از آثار خوب توجه به آن چیز مفید، بهره مند می سازذ.

یکی از قوانین مهم خلقت این است که هر چیزی که برای سعادت دنیا و آخرت انسان مفید، لازم و ضروری باشد،غفلت از آن انسان را دچار خسران دنیوی و یا اخروی می کند و به همین دلیل لازم است به هر وسیله ممکن او را متوجه آن چیز مهم کرد و غفلت او را بر طرف ساخت.

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

مراتب عزاداری

مراتب عزاداری

مراتب عزاداری

مرتبه اول عزاداری
مرتبه دوم عزاداری
مرتبه سوم عزاداری
مرتبه چهارم عزاداری

مرتبه پنجم عزاداری ( آخرین مرتبه)

مرتبه اول عزاداری

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

اقامه عزای امام حسین (ع)

اقامه عزای امام حسین (ع)

اقامه عزای امام حسین (ع)

علت ترغیب ائمه به اقامه عزای حسین (ع)
ثواب بکاء و گفتن و خواندن مرثیه و اقامه مجلس عزاء

عزادار حقیقی چه کسی است؟
داخل شدن کمیت بر امام صادق(ع)
فرموده امام رضا (ع)
آشامیدن آب ، یاد کردن امام حسین(ع) و لعن ِ قاتل او
کسانی که تا آخر عمرشان مدام می گریستند

 

علت ترغیب ائمه به اقامه عزای حسین (ع)

بقیه در ادامه مطلب..

ادامه مطلب ...

شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع)

شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع)


حضرت عباس علیه السلام که اکبر اولاد ام البنین و پسر چهارم امیرالمؤمنین علیه السلام بود و کنیتش ابوالفضل و ملقب به سقا و صاحب لوای امام حسین علیه السلام بود، چنان جمال دل آرا و طلعتی زیبا داشت که او را ماه بنی هاشم می‌گفتند و چندان جسیم و بلند بالا بود که بر پشت اسب قوی و فربه بر نشستی پای مبارکش بر زمین می‌کشیدی. او را از مادر و پدر سه برادر بود که هیچکدام را فرزند نبود. ابوالفضل علیه السلام اول ایشان را به جنگ فرستاد تا کشته ایشان را به بیند و ادراک اجر مصائب ایشان فرماید. پس از شهادت ایشان به نحوی که ذکر شد بعضی از ارباب مقاتل گفته‌اند که چون آن جناب تنهائی برادر خود را دید به خدمت برادر آمده عرض کرد ای برادر آیا رخصت می‌فرمائی که جان خود را فدای تو گردانم؟ حضرت از استماع سخن جانسوز او به گریه آمد و گریه سختی نمود، پس فرمود ای برادر تو صاحب لوای منی چون تو نمانی کس با من نماند. ابوالفضل علیه السلام عرض کرد سینه‌ام تنگ شده و از زندگانی دنیا سیر گشته ام و اراده کرده ام که از این جماعت منافقین خونخواهی خود کنم.حضرت فرمود پس الحال که عازم سفر آخر گریده ای‏‏، پس طلب کن از برای این کودکان کمی از آب، پس حضرت عباس عَلَیْه السًَلام حرکت فرمود و در برابر صفوف لشکر ایستاد و لوای نصیحت و موعظت افراشته و هر چه توانست پند و نصیحت کرد و کلمات آن بزر گوار اصلاً در قلب آن سنگدلان اثر نکرد.

لاجرم حضرت عباس عَلَیْه السًَلام به خدمت برادر شتافت و آنچه از لشکر دید به عرض برادر رسانید.کودکان این بدانستند بنالیدند و ندای العطش العطش در آوردند، جناب عباس عَلَی‍‍ْه السًَلام بی تابانه سوار بر اسب شده و نیزه بر دست گرفت و مشگی برداشت و آهنگ فرات نمود شاید که آبی به دست آورد.پس چهار هزار تن که مو کل بر شریعة فرات بودند دور آن جناب را احاطه کردند و تیرها به چلة کمان نهاده و به جناب او انداختند، جناب عباس عَلَیْه السًَلام که از پستان شجاعت شیر مکیده چون شیر شمیده بر ایشان حمله کرد و زجز خواند

حَتّی اُورای فِی الْمَصالیتِلِقا
اِنّی اَنَا الْعّباسُ اَغْدُوا بِالسَّقا

لا اَرْهَبُ الْمُوْتَ اِذشا الْمَوتُ زَقَا
نَفْسی لِنَفْس الًمُصطَفَی الطُّهرْوَقا
وَ لا اَخافُ الشَّرَ یَو‎ْمَ الْمُلْتَقی

و از هر طرف که حمله می کرد لشکر را متفرق می ساخت تا آنکه به روایتی هشتاد تن را به خاک هلاک افکند، پس وارد شریعه شد و خود را به آب فرات رسانید چون از زحمت گیر و دار و شدت عطش جگرش تفته بود خواست آبی به لب خشک تشنة خود رساند دست فرا برد و کفی از آب برداشت تشنگی سیدالشهداء عَلَیْه السلام و اهلبیت او را یاد آورد ‌آب را از کف بریخت:

بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...

شهادت حضرت علی اکبر(ع)

شهادت حضرت علی اکبر(ع)

در بیان شهادت حضرت علی اکبر(ع)

 

شهادت جناب ابوالحسن علی بن الحسین الاکبر سلام الله علیه

مادر آنجناب لیلی بنت ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی است، و عروه بن مسعود یکی از سادات اربعه در اسلام و از عظمای معروفین است و او را مثل صاحب یس و شبیه‌ترین مردم به عیسی بن مریم گفته‌اند. و علی اکبر علیه السلام جوانی خوش صورت و زیبا در طلاقت لسان و صباحت رخسار و سیرت و خلقت اشبه مردم بود به حضرت رسالت صلی الله علیه و آله شجاعت از علی مرتضی علیه السلام داشت، و به جمیع محامد و محاسن معروف بود چنانکه ابوالفرج از مغیره روایت کرده که یک روز معاویه در ایام خلافت خویش گفت سزاوارتر مردم به امر خلافت کیست؟ گفتند جز تو کسی را سزاوارتر ندانیم، معاویه گفت نه چنین است بلکه سزاوارتر برای خلافت علی بن الحسین علیه السلام است و جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله است، و جامع است شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و حسن منظر و فخر و فخامت ثقیف را.

بالجمله آن نازنین جوان عازم میدان گردید، و از پدر بزرگوار خود رخصت جهاد طلبید، حضرت او را اذن کارزار داد. علی علیه السلام چون به جانب میدان روان گشت آن پدر مهربان نگاه مأیوسانه به آن جوان کرد و بگریست و محاسن شریفش را به جانب آسمان بلند کرد و گفت:

بقیه در ادامه مطلب... 
ادامه مطلب ...

بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع)

بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع)

بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع)

چون حضرت سیدالشهداء علیه السلام به درجه رفیعه شهادت رسید اسب آن حضرت در خون آن حضرت غلطید و سرو کاکل خود را به آن خون شریف آلایش داد و به اعلی صوت بانگ واویلی برآورد و روانه به سوی سراپرده شد چون نزد خیمه آن حضرت رسید چندان صیحه کرد و سر خود را بر زمین زد تا جان داد دختران امام علیه السلام چون صدای آن حیوان را شنیدند از خیمه بیرون دویدند دیدند اسب آن حضرتست که بی‌صاحب غرقه به خون می‌آید پس دانستند که آن جناب شهید شده آن وقت غوغای رستخیز از پردگیان سرادق عصمت بالا گرفت و فریاد واحسیناه و واماماه بلند شد. شاعر عرب در این مقام گفته:

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

شهادت حضرت ابی عبدالله الحسین (ع)

شهادت حضرت ابی عبدالله الحسین (ع)

از بعض ارباب مقاتل نقل است که چون حضرت سیدالشهداء علیه السلام نظر کرد هفتاد و دو تن از یاران و اهلبیت خود را شهید و کشته بر روی زمین دید عازم جهاد گردید، پس به جهت وداع زنها رو به خیمه کرد و پردگیان سرادق عصمت را طلبید و ندا کرد که ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم. عَلَیْکُنَّ مِنّی السَّلامُ:

وَاَسْکَنَّ مِنهُ الذَّیلَ مُنتجِباتِ
وَ یا کَهْفَ اَهْلِ الْبَیْتِ فی الاْزَماتِ
وَ یا لَیْتَنا لَمْ نَمْتَحِنْ بِحَیات
وَ مَنْ لَلْعُذاری عِنْدَ فَقْدِ وُلاه
زد حلقه گرد او همه چون هاله گرد ماه
وین موکنان بگریه که شد روز ما تباه

فَقٌمن وَاَرْسَلنَ الدُّموُعَ تَلَهُفّا
اِلی اَیْنَ یَابْنَ الْمُصْطَفی کوْکَبَ الدُّجی
فَیا لَیْتَنا مِتْنا وَلَمْ نَرَمانَری
فَمَنْ لِلْیَتامی اِذْ تَهَدَّمَ رُکْنُهُمْ
سرگشته بانوان سراپرده عفاف
آن سر زنان به ناله که شد حال ما زبون

پس سکینه عرض کرد یا اَبَه اَسَتَسْلَمْت لِلْمَوتِ ای پدر آیا تن به مرگ داده‌ای؟ فرمود چگونه تن به مرگ ندهد کسی که یاور و معینی ندارد عرض کرد پس ما را به حرم جدمان بازگردان، حضرت در جواب بدین مثل تمثل جست:

بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...

ولادت امام حسین (ع)

ولادت امام حسین (ع)

روایات مشهور در تاریخ ولادت حضرت امام حسین (ع)

مشهور آنست که ولادت آن حضرت در مدینه در سیم ماه شعبان بوده، و شیخ طوسی ره روایت کرده که بیرون آمد توقیع شریف به سوی قاسم بن علاء همدانی وکیل امام حسن عسگری علیه السلام که مولای ما حضرت حسین علیه السلام در روز پنجشنبه سیم ماه شعبان متولد شده پس آنروز را روزه‌دار و این دعا را بخوان:

اَلّلهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِ الْمَوْلُودِ فی هذَا الَْیَوْم الخ.

و ابن شهر آشوب (ره) ذکر کرده که ولادت آن حضرت بعد از ده ماه و بیست روز از ولادت برادرش امام حسن علیه السلام بوده و آن روز سه شنبه یا پنجشنبه پنجم ماه شعبان سال چهارم از هجرت بوده، و فرموده روایت شده که مابین آن حضرت و برادرش فاصله نبوده، مگر به قدر مدت حمل و مدت حمل و شش ماه بوده است.

و سید بن طاوس و شیخ ابن نما و شیخ مفید در ارشاد نیز ولادت آن حضرت را در پنجم شعبان ذکر فرموده‌اند ، و شیخ مفید در مقنعه و شیخ در تهذیب و شهید در دروس آخر ماه ربیع الاول ذکر فرموده‌اند ، و به این قول درست می‌شود روایت کافی از حضرت صادق علیه السلام که مابین حسن و حسین علیهماالسلام طهری فاصله شده و مابین میلاد آن دو بزرگوار شش ماه و ده روز واقع شده و الله العالم.

بقیه در ادامه مطلب....

ادامه مطلب ...

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (س):

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (س):

اسم آن خانم، فاطمه است و برای آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده اند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره (1). از بعضی روایات استفاده می شود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است. (2)

عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال دوم بعثت به دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادی الثانی (4) به دست گردانندگان سقیفه بنی ساعده شهید شد.

شخصیت حضرت زهرا را با این بحث کوتاه نمی توان معرفی کرد و آنچه در اینجا آورده می شود، قطره ای از دریای فضیلت آن صدیقه شهیده است


بقیه در ادامه مطلب....
ادامه مطلب ...