ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سوره بقره : آیه ی 58 وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَیَکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْدالمحْسِنِینَ و (به خاطر بیاورید) زمانى که گفتیم: وارد این قریه (بیت المقدّس) شوید و از (نعمتهاى فراوان) آن، هر چه مىخواهید با گوارایى بخورید و از درِ (معبد بیت المقدّس) سجدهکنان و خاشعانه وارد شوید و بگویید: «حِطّة» (گناهان ما را بریز)، تا ما خطاهاى شما را ببخشیم و به نیکوکاران، پاداشى افزون خواهیم داد.
پیام های آیه
1- تأمین معاش مردم، مقدّم بر فرمان به عبادت و مقدّمهاى بر آن است. «کلوا... سجّداً»
2- براى ورود به مکانهاى مقدّس، احترام مخصوص لازم است.«ادخلوا...سجداً»
3- بخشش، از اوست، امّا استغفار و طلب آمرزش، باید از سوى ما باشد. «قولوا حطّة نغفر لکم»
4- آداب دعا وشیوه توبه را نیز باید از خدا بیاموزیم. «ادخلوا...سجّداً وقولوا حطّة»
5 - عمل به دستورات خداوند، زمینه ى آمرزش ماست. «ادخلوا... قولوا... نغفر لکم»
6- استغفار، براى گناهکار مایهى آمرزش و براى نیکوکار اعتلاى درجه است. «نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین»
سوره نساء : آیه ی ۱۰۲ وَإِذَا کُنْتَ فِیْهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَوةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُواْ فَلْیَکُونُواْ مِنْ وَرَآئِکُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّواْ فَلْیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَّیْلَةً وَحِدةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذىً مِّنْ مَّطَرٍ أَوْ کُنتُمْ مَّرْضَى أَنْ تَضَعُواْ أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُواْ حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَفِرینَ عَذَاباً مُّهِیناً (اى پیامبر!) هرگاه (در سفرهاى جهادى) در میان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بایستند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده کردند (قیام نمایند و رکعت دوّم را فرادى انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه دیگر که نماز نخواندهاند (از رکعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسایل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، کافران دوست دارند که شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شوید تا یکباره بر شما حمله آورند، و اگر از باران رنجى به شما رسید یا بیمار و مجروح بودید، گناهى بر شما نیست که سلاحهایتان را بر زمین بگذارید و (فقط) وسایل دفاع با خود داشته باشید. همانا خداوند براى کافران عذابى خوارکننده فراهم کرده است.
پیام های آیه
1- نماز، حتّى در صحنه ى جنگ تعطیل نمىشود و رزمنده، بىنماز نیست. «اقمت لهم الصلوة....و لیأخذوا اسلحتهم»
2- در اهمیّت نماز جماعت همین بس که در جبهه ى جنگ با دشمن، حتّى با یک رکعت هم برپا مىشود. «و لتأت طائفة اُخرى لم یُصلّوا فلیُصلّوا»
3- در هنگام پیش آمدن دو وظیفه (جهاد و نماز)، نباید یکى فداى دیگرى شود. «فلتقم... ولیأخذوا»
4- در همه حال، هشیارى لازم است، حتّى نماز نباید مسلمانان را از خطر دشمن غافل کند. «و لیأخذوا اسلحتهم»
5 - رهبر، محور وحدت و عبادت است. «کنت فیهم ... اقمت لهم الصلوة»
6- تقسیم کار، تعاون و شریک کردن دیگران در کارهاى خیر، حتّى در حسّاسترین موارد، از عوامل الفت جامعه است. در این آیه، دو رکعت نماز جماعت میان دو گروه تقسیم شده، تا تبعیضى پیش نیاید و همه در خیر شریک باشند. «و لتأت طائفة اُخرى...»
7- فرمانهاى الهى به تناسب شرایط، متفاوت است. (این آیه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فلتقم طائفة منهم»
8 - نماز جماعت در جبهه، نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پایبندى به ارزشهاست. «اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة»
9- در جبهه باید جابه جایى نیروها در فاصلهى یک رکعت نماز، امکان پذیر بوده باشد. «و لتأت طائفة اُخرى لم یُصلّوا فلیُصلّوا»
10- هر چه مدّت نماز در جبهه بیشتر شود، فرصت دشمن براى حمله افزایش مىیابد. پس باید حفاظت بیشترى داشت. در رکعت اوّل، داشتن اسلحه کافى است ولى در رکعت دوّم، هم اسلحه و هم ابزار دفاع. «ولیأخذوا اسلحتهم... ولیأخذوا حذرهم و اسلحتهم»
11- خداوند، پیامبرش را از توطئهها و نقشههاى پنهانى دشمن آگاه مىکند. (با توجّه به شأن نزول که ولید قصد کرد تا هنگام نماز جماعت حمله کند و با این آیه طرح او لغو شد.)
12- حرکت با اخلاص شما، سبب امدادهاى الهى در وقت خود است. (نزول این آیه و فرمان نماز خوف، یک امداد الهى در مقابل آن توطئه بود.)
13- در جبهه، مراسم عبادى نباید طولانى شود و کارهاى مانع هوشیارى، ممنوع است. «ودّ الذین کفروا لو تغفلون»
14- از آرزوهاى دشمن، آگاه باشید. «ودّالذین»
15- عبادت، وسیلهى غفلت از دشمن نشود. «تغفلون»
16- احتمال غفلت در مسلمانان واقعى ضعیف است. (کلمه «لو» در جمله «لو تغفلون» نشانهى این معناست.)
17- با هوشیارى، باید از امکانات نظامى و اقتصادى حفاظت کرد. «اسلحتکم و امتعتکم»
18- غفلت امّت اسلامى، شبیخون کفّار را در پى خواهد داشت. «میلة واحدة»
19- هر سخن و برنامه و حرکتى که مسلمانان را غافل کند، گامى است در جهت اهداف و خواستههاى دشمن. «ودّ الذین کفروا لو تغفلون»
20- ملاک و مجوّز معافیّت از جبهه و سربازى، مرض و ضرر است. «بکم أذىً... او کنتم مرضى»
21- بارانى مجوّز زمین گذاشتن اسلحه است که با ضرر و آزار همراه باشد. در باران بى ضرر رزمنده سلاح بر زمین نمىگذارد. «بکم أذىً من مطرٍ»
22- در هیچ حالى، رزمنده نباید از وسائل حفاظتى دور باشد. حتّى اگر اسلحه ندارد، زره بر تن داشته باشد. «خذوا حذرکم»
23- تهدید کفّار و امید و دلگرمى دادن به مؤمنان، از شیوههاى قرآن است. «أعدّ للکافرین عذاباً مهیناً»
24- در آینده، ذلّت از آنِ کافران است. «للکافرین عذاباً مهیناً»
وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَ لَهُمْ ابْتِغَآءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَأَتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
سوره مبارکه بقره آیه 265
و مَثل کسانى که اموال خود را در طلب رضاى خداوند واستوارى روح خود انفاق مىکنند، همچون مَثل باغى است که در نقطهاى بلند باشد (واز هواى آزاد بحدّ کافى بهره بگیرد) وبارانهاى درشت به آن برسد ومیوهى خود را دو چندان بدهد. واگر باران درشتى نبارد، بارانهاى ریز و شبنم (ببارد تا همیشه این باغ شاداب و پر طراوت باشد.) و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.
درسهای این آیه:
1- اگر هدف، تحصیل رضاى خداوند ورشد و کمال روحى باشد، کارها بارور مىشود. «ابتغاء مرضات اللّه... فاتت اُکلها ضعفین»
2- اخلاص، ساده بدست نمىآید، باید به سراغ آن رفت. «ابتغاء مرضاة اللّه»
3- کارهاى خالص، همچون مزرعهاى در نقطهاى مرتفع است که از خرابى سیل محفوظ است. «بربوة اصابها»
4-
اگر هدف خدا باشد، از جلوهها و جمالها هم محروم نمىشویم. مخلصین در
جامعه محبوبتر از ریاکارانند. «جنّة بربوة» انفاق خالص، همانند مزرعهى در
دامنه کوه وزمین مرتفع است، که همه مردم آنرا مىبینند واز آن لذّت
مىبرند.
5 - مهمتر از امکانات، بهرهگیرى از امکانات است. بارانِ ریز
یا درشت مهم نیست، مهم آن است که زمین بتواند آن را جذب کند. «فان لم یصبها
وابل فطلّ»