پیام نور

سوره آل عمران : آیه ی ۱۰۱ وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى‏ عَلَیْکُمْ ءَاَیَتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ إِلَى‏ صِرَطٍ مُّسْتَقِیمٍ‏
و چگونه شما کفر مى‏ورزید، در حالى که آیات خدا بر شما تلاوت مى‏شود و رسول او در میان شماست و هر کس به (دین وکتاب) خدا تمسّک جوید، پس قطعاً به راه مستقیم هدایت شده است.


پیام های آیه
1- زمینه‏هاى انحراف و کفر، یا فقدان راه است و یا فقدان راهنما. امّا با وجود کتاب و سنّت و قوانین و رهبر الهى دیگر انحراف چرا؟ «کیف تکفرون و...»
2- وجود قانون به تنهایى براى جلوگیرى از کفر و انحراف کفایت نمى‏کند، رهبر نیز لازم است. «وفیکم رسوله...»
3- تکیه و توکّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونیّت از تمام وسوسه‏ها و انحرافات است. «من یعتصم باللّه فقد هدى»
4- راه اعتصام به خداوند، به روى هر کسى باز است. «ومن یعتصم باللّه...»
5 - رو کردن به هر کس و هر مقامى غیر از خداوند، انحراف است. «و من یعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقیم»
6- آنچه مهم‏تر از حرکت است، پیدا کردن راه مستقیم و حرکت در آن است. «هدى الى صراط مستقیم»
7- هدایت، نتیجه‏ى قطعى اعتصام به خداوند است. «فقد هدى»
8 - اعتصام به خداوند، یک حرکت جدّى توأم با انتخاب آگاهانه است که لازمه‏ى آن رهسپارى با اولیاى خداست.[123] «من یعتصم باللّه فقد هدى»
123) در زیارت جامعه‏کبیره، امام هادى علیه السلام مى‏فرماید: «مَن اِعتصَمَ بکم فقد اِعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولیاى الهى، در حقیقت خود را در پناه و حمایت خدا قرار دادن است.

حدیثی از حضرت زهرا(س)


حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله؛


از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا


(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)

تلاوت نور....

حضرت فاطمه (س) می فرمایند:


قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس؛


تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند 


(کنزالعمال ، ج‌ 1 ، ص582)

کلام نور...

حضرت زهرا(س) فرمودند:

 ان السعید، کل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته؛


همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 132)

درسهای نورانی از قرآن


 

وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَ لَهُمْ ابْتِغَآءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَأَتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

سوره مبارکه بقره آیه 265


و مَثل کسانى که اموال خود را در طلب رضاى خداوند واستوارى روح خود انفاق مى‏کنند، همچون مَثل باغى است که در نقطه‏اى بلند باشد (واز هواى آزاد بحدّ کافى بهره بگیرد) وباران‏هاى درشت به آن برسد ومیوه‏ى خود را دو چندان بدهد. واگر باران درشتى نبارد، باران‏هاى ریز و شبنم (ببارد تا همیشه این باغ شاداب و پر طراوت باشد.) و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید بیناست.



درسهای این آیه:
1- اگر هدف، تحصیل رضاى خداوند ورشد و کمال روحى باشد، کارها بارور مى‏شود. «ابتغاء مرضات اللّه... فاتت اُکلها ضعفین»
2- اخلاص، ساده بدست نمى‏آید، باید به سراغ آن رفت. «ابتغاء مرضاة اللّه»
3- کارهاى خالص، همچون مزرعه‏اى در نقطه‏اى مرتفع است که از خرابى سیل محفوظ است. «بربوة اصابها»
4- اگر هدف خدا باشد، از جلوه‏ها و جمال‏ها هم محروم نمى‏شویم. مخلصین در جامعه محبوب‏تر از ریاکارانند. «جنّة بربوة» انفاق خالص، همانند مزرعه‏ى در دامنه کوه وزمین مرتفع است، که همه مردم آنرا مى‏بینند واز آن لذّت مى‏برند.
5 - مهم‏تر از امکانات، بهره‏گیرى از امکانات است. بارانِ ریز یا درشت مهم نیست، مهم آن است که زمین بتواند آن را جذب کند. «فان لم یصبها وابل فطلّ»


درسهای نورانی قرآن کریم


 

الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَو اْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الْشَّیْطَنُ مِنَ الْمَسِّ ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الْرِّبَو اْ وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الْرِّبَو اْ فَمَنْ جَآءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّنْ رَّبِّهِ فَانْتَهَى‏ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ‏


سوره مبارکه بقره آیه 275



کسانى که ربامیخورند، (در قیامت از قبرها) بر نمى‏خیزند مگر همانند برخاستن کسى که بر اثر تماس شیطان، آشفته ودیوانه شده است. (نمى‏تواند تعادل خود را حفظ کند، گاهى زمین مى‏خورد و گاهى بر مى‏خیزد.) این (آسیب) بدان سبب است که گفتند: داد و ستد نیز مانند ربا است. در حالى که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است. پس هرکس که موعظه‏اى از پروردگارش به او رسید و (از رباخوارى) خوددارى کرد، آنچه در گذشته (از طریق ربا بدست آورده) مال اوست، و کار او به خدا واگذار مى‏شود. امّا کسانى که (دوباره به رباخوارى) بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه میمانند.



درس های این آیه:
1- رباخواران، از تعادل روحى و روانى برخوردار نیستند و جامعه را نیز از تعادل اقتصادى خارج مى‏سازند. «کما یقوم الذى یتخبّطه الشیطان»
2- تشبیه بیع حلال به رباى حرام، نشانه‏ى عدم تعادل فکرى آنان است. «یتخبّطه الشیطان... بانّهم قالوا انّما البیع مثل الربا»
3- شیطان، قدرت تصرف بر درون انسان را دارد. «یتخبّطه الشیطان من المَس»
4- توجیه گناه، راه را براى انجام گناه باز مى‏کند. «انّماالبیع مثل الربا»
5 - تا قبل از ابلاغ تکیف، مسئولیّتى نیست. «فمن جائه موعظة من ربّه»
6- احکام الهى، در جهت پند وتربیت مردم است. «جائه موعظة من ربّه»
7- قانون امروز، شامل گذشته افراد نمى‏شود. «فله ما سَلف»
8 - از گناه ناآگاهان اغماض مى‏شود، ولى از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. «ومَن عاد فاولئک اصحاب النّار»

در سهای نورانی قرآن مجید

 
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

    قُلْ أَنَدْعُواْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى‏ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَینَا اللَّهُ کَالَّذِى اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَطِینُ فِى الْأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَبٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى‏ ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى‏ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَلَمِینَ

سوره مبارکه انعام آیه 102


بگو: آیا غیر خداوند، چیزى را بخوانیم که سود و زیانى براى ما ندارد و پس از آنکه خداوند هدایتمان کرد، به عقب باز گشته (و کافر) شویم؟ همچون کسى که شیاطین او را در زمین از راه به در برده‏اند و سرگردان مانده است در حالى که براى او یارانى (دلسوز) است که او را به هدایت دعوت کرده (و مى‏گویند:) نزد ما بیا (و حقّ را بپذیر ولى او گوشش بدهکار نیست). بگو هدایتى که از سوى خدا باشد هدایت واقعى است و ما مأموریم که براى خداى جهانیان تسلیم باشیم.


درسهای این آیه شریفه:


1- با سؤال وجدان‏ها را تحریک کنید. «قل أندعوا من دون اللَّه»2- شرک، غیر منطقى است، چون انگیزه‏ى پرستش، کسب سود یا دفع ضرر است و بت‏ها قادر به هیچ نفع وضرر رساندن نیستند. «لاینفعنا و لایضرّنا»
3- از غریزه‏ى منفعت‏خواهى مردم، در راه تبلیغ و تربیت آنان استفاده کنیم. «لاینفعنا و لایضرّنا»
4- شرک، نوعى عقب‏گرد و ارتجاع اعتقادى است. «نردّ على اعقابنا»
5 - شرک، مایه‏ى سرگردانى و تحیّر است. «حیران»
6- در برابر انحرافات، باید موضع‏گیرى صریح و مکرّر داشت. «قل أندعوا... قل اِنّ هُدَى اللَّه ...»
7- تسلیم خدا شدن، مایه‏ى رشد خودماست. «لنُسلِمَ لربّ العالمین»
8 - نماز، همراه تقوى کارساز است. «اقیموا الصلوة واتّقوه»
9- ایمان به معاد ورستاخیز، عامل پیدایش تقوى در انسان است. «واتّقوه و هو الّذى الیه تحشرون»