مرثیه زبانحال شهادت و ضربت خوردن حضرت علی

حسن از یک طرف می کرد زاری
حسین از سوی دیگر بی قراری
به سوی خانه آوردند شه را
سیه کردند از غم مهر و مه را
چو مولا شد غریب خانه خویش
بگفتا با دو فرزند جگر ریش
که بگذارید خود گردم روانه
به پای خود شوم وارد به خانه
که زینب باب خود اینسان نبیند
که تا بزم عزای من نچیند