هم اکنون درهایی دور از انتظار گشوده شده و چاره هایی نمایان گشته اند تا بارانهای بیکران ثروت وو فراوانی در پرتو الطاف الهی و از راههای عالی بر سرم بریزد . در زندگی رابطه ام با خدا را قوی میکنم او تنها روزی دهنده شکست ناپذیر است و برای چنین پیروزی و موفقیت خدای بزرگ را شکر میکنم و برای دیگران هم طلب نیکی میکنم
سوره آل عمران : آیه ی ۱۰۱ وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ ءَاَیَتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ إِلَى صِرَطٍ مُّسْتَقِیمٍ
و چگونه شما کفر مىورزید، در حالى که آیات خدا بر شما تلاوت مىشود و رسول او در میان شماست و هر کس به (دین وکتاب) خدا تمسّک جوید، پس قطعاً به راه مستقیم هدایت شده است.
پیام های آیه
1- زمینههاى انحراف و کفر، یا فقدان راه است و یا فقدان راهنما. امّا با وجود کتاب و سنّت و قوانین و رهبر الهى دیگر انحراف چرا؟ «کیف تکفرون و...»
2- وجود قانون به تنهایى براى جلوگیرى از کفر و انحراف کفایت نمىکند، رهبر نیز لازم است. «وفیکم رسوله...»
3- تکیه و توکّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونیّت از تمام وسوسهها و انحرافات است. «من یعتصم باللّه فقد هدى»
4- راه اعتصام به خداوند، به روى هر کسى باز است. «ومن یعتصم باللّه...»
5 - رو کردن به هر کس و هر مقامى غیر از خداوند، انحراف است. «و من یعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقیم»
6- آنچه مهمتر از حرکت است، پیدا کردن راه مستقیم و حرکت در آن است. «هدى الى صراط مستقیم»
7- هدایت، نتیجهى قطعى اعتصام به خداوند است. «فقد هدى»
8 - اعتصام به خداوند، یک حرکت جدّى توأم با انتخاب آگاهانه است که لازمهى آن رهسپارى با اولیاى خداست.[123] «من یعتصم باللّه فقد هدى»
123) در زیارت جامعهکبیره، امام هادى علیه السلام مىفرماید: «مَن اِعتصَمَ بکم فقد اِعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولیاى الهى، در حقیقت خود را در پناه و حمایت خدا قرار دادن است.
سوره نساء : آیه ی ۱۰۲ وَإِذَا کُنْتَ فِیْهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَوةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُواْ فَلْیَکُونُواْ مِنْ وَرَآئِکُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّواْ فَلْیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَّیْلَةً وَحِدةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذىً مِّنْ مَّطَرٍ أَوْ کُنتُمْ مَّرْضَى أَنْ تَضَعُواْ أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُواْ حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَفِرینَ عَذَاباً مُّهِیناً (اى پیامبر!) هرگاه (در سفرهاى جهادى) در میان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بایستند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده کردند (قیام نمایند و رکعت دوّم را فرادى انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه دیگر که نماز نخواندهاند (از رکعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسایل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، کافران دوست دارند که شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شوید تا یکباره بر شما حمله آورند، و اگر از باران رنجى به شما رسید یا بیمار و مجروح بودید، گناهى بر شما نیست که سلاحهایتان را بر زمین بگذارید و (فقط) وسایل دفاع با خود داشته باشید. همانا خداوند براى کافران عذابى خوارکننده فراهم کرده است.
پیام های آیه
1- نماز، حتّى در صحنه ى جنگ تعطیل نمىشود و رزمنده، بىنماز نیست. «اقمت لهم الصلوة....و لیأخذوا اسلحتهم»
2- در اهمیّت نماز جماعت همین بس که در جبهه ى جنگ با دشمن، حتّى با یک رکعت هم برپا مىشود. «و لتأت طائفة اُخرى لم یُصلّوا فلیُصلّوا»
3- در هنگام پیش آمدن دو وظیفه (جهاد و نماز)، نباید یکى فداى دیگرى شود. «فلتقم... ولیأخذوا»
4- در همه حال، هشیارى لازم است، حتّى نماز نباید مسلمانان را از خطر دشمن غافل کند. «و لیأخذوا اسلحتهم»
5 - رهبر، محور وحدت و عبادت است. «کنت فیهم ... اقمت لهم الصلوة»
6- تقسیم کار، تعاون و شریک کردن دیگران در کارهاى خیر، حتّى در حسّاسترین موارد، از عوامل الفت جامعه است. در این آیه، دو رکعت نماز جماعت میان دو گروه تقسیم شده، تا تبعیضى پیش نیاید و همه در خیر شریک باشند. «و لتأت طائفة اُخرى...»
7- فرمانهاى الهى به تناسب شرایط، متفاوت است. (این آیه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فلتقم طائفة منهم»
8 - نماز جماعت در جبهه، نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پایبندى به ارزشهاست. «اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة»
9- در جبهه باید جابه جایى نیروها در فاصلهى یک رکعت نماز، امکان پذیر بوده باشد. «و لتأت طائفة اُخرى لم یُصلّوا فلیُصلّوا»
10- هر چه مدّت نماز در جبهه بیشتر شود، فرصت دشمن براى حمله افزایش مىیابد. پس باید حفاظت بیشترى داشت. در رکعت اوّل، داشتن اسلحه کافى است ولى در رکعت دوّم، هم اسلحه و هم ابزار دفاع. «ولیأخذوا اسلحتهم... ولیأخذوا حذرهم و اسلحتهم»
11- خداوند، پیامبرش را از توطئهها و نقشههاى پنهانى دشمن آگاه مىکند. (با توجّه به شأن نزول که ولید قصد کرد تا هنگام نماز جماعت حمله کند و با این آیه طرح او لغو شد.)
12- حرکت با اخلاص شما، سبب امدادهاى الهى در وقت خود است. (نزول این آیه و فرمان نماز خوف، یک امداد الهى در مقابل آن توطئه بود.)
13- در جبهه، مراسم عبادى نباید طولانى شود و کارهاى مانع هوشیارى، ممنوع است. «ودّ الذین کفروا لو تغفلون»
14- از آرزوهاى دشمن، آگاه باشید. «ودّالذین»
15- عبادت، وسیلهى غفلت از دشمن نشود. «تغفلون»
16- احتمال غفلت در مسلمانان واقعى ضعیف است. (کلمه «لو» در جمله «لو تغفلون» نشانهى این معناست.)
17- با هوشیارى، باید از امکانات نظامى و اقتصادى حفاظت کرد. «اسلحتکم و امتعتکم»
18- غفلت امّت اسلامى، شبیخون کفّار را در پى خواهد داشت. «میلة واحدة»
19- هر سخن و برنامه و حرکتى که مسلمانان را غافل کند، گامى است در جهت اهداف و خواستههاى دشمن. «ودّ الذین کفروا لو تغفلون»
20- ملاک و مجوّز معافیّت از جبهه و سربازى، مرض و ضرر است. «بکم أذىً... او کنتم مرضى»
21- بارانى مجوّز زمین گذاشتن اسلحه است که با ضرر و آزار همراه باشد. در باران بى ضرر رزمنده سلاح بر زمین نمىگذارد. «بکم أذىً من مطرٍ»
22- در هیچ حالى، رزمنده نباید از وسائل حفاظتى دور باشد. حتّى اگر اسلحه ندارد، زره بر تن داشته باشد. «خذوا حذرکم»
23- تهدید کفّار و امید و دلگرمى دادن به مؤمنان، از شیوههاى قرآن است. «أعدّ للکافرین عذاباً مهیناً»
24- در آینده، ذلّت از آنِ کافران است. «للکافرین عذاباً مهیناً»
حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله؛
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)
نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه؛
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامران الهی
(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج 16 ، ص 211)
سوره مبارکه انعام آیه 102
بگو: آیا غیر خداوند، چیزى را بخوانیم که سود و زیانى براى ما ندارد و پس از آنکه خداوند هدایتمان کرد، به عقب باز گشته (و کافر) شویم؟ همچون کسى که شیاطین او را در زمین از راه به در بردهاند و سرگردان مانده است در حالى که براى او یارانى (دلسوز) است که او را به هدایت دعوت کرده (و مىگویند:) نزد ما بیا (و حقّ را بپذیر ولى او گوشش بدهکار نیست). بگو هدایتى که از سوى خدا باشد هدایت واقعى است و ما مأموریم که براى خداى جهانیان تسلیم باشیم.
درسهای این آیه شریفه:
1- با سؤال وجدانها را تحریک کنید. «قل أندعوا من دون اللَّه»2-
شرک، غیر منطقى است، چون انگیزهى پرستش، کسب سود یا دفع ضرر است و بتها
قادر به هیچ نفع وضرر رساندن نیستند. «لاینفعنا و لایضرّنا»
3- از غریزهى منفعتخواهى مردم، در راه تبلیغ و تربیت آنان استفاده کنیم. «لاینفعنا و لایضرّنا»
4- شرک، نوعى عقبگرد و ارتجاع اعتقادى است. «نردّ على اعقابنا»
5 - شرک، مایهى سرگردانى و تحیّر است. «حیران»
6- در برابر انحرافات، باید موضعگیرى صریح و مکرّر داشت. «قل أندعوا... قل اِنّ هُدَى اللَّه ...»
7- تسلیم خدا شدن، مایهى رشد خودماست. «لنُسلِمَ لربّ العالمین»
8 - نماز، همراه تقوى کارساز است. «اقیموا الصلوة واتّقوه»
9- ایمان به معاد ورستاخیز، عامل پیدایش تقوى در انسان است. «واتّقوه و هو الّذى الیه تحشرون»
«ما امشب علیه عایشه اعلام جنگ می کنیم(!)» این عبارت به مثابه اسم رمزی بود که توسط یک شبکه تلویزیونی از لندن به عالم اسلام مخابره شد. در لندن جشن کوچکی با حضور جمعیتی کمتر از پانزده-بیست نفر برگزار شد و شرکت کنندگان در این مراسم به توهین علیه عایشه پرداختند. تصاویر این جشن به همراه سخنرانی یاسر الحبیب، روحانی کویتی مقیم لندن، به سرعت در برخی شبکه های خبری و شبکه های اجتماعی توزیع شد و ماهیگیران حرفهای آمدند تا از این آب گلآلود، ماهیهای بزرگ خود را صید کنند...
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «عصام العماد» استاد دانشگاه الازهر مصر، در جمع دانشجویان شرکت کننده در ضیافت اندیشه قرآنی، دانشگاه صنعتی همدان درباره اصول و اعتقادات وهابیت افزود: مهمترین و اساسیترین اختلاف وهابیون و شیعیان بر سر امیرالمومنین (ع) است که این مساله در طول نسلهای متوالی به صورت تقلیدی ادامه مییابد، اما من با شناخت و تحقیق فراوان درباره زندگی حضرت علی(ع) تغییر عقیده داده و شیعه شدم.
وی درباره شکلگیری فرقه وهابیت اظهار کرد: من معتقدم آمریکا و انگلیس حامیان وهابیت هستند و مشکل وهابیون این است که راه خود را گم کردهاند.
عصام العماد تصریح کرد: از اشکالات دیگر وهابیون این است که اهلبیت(ع) را به هیچ عنوان قبول ندارند و اگر کسی به اهلبیت(ع) علاقه ورزد از وهابیت طرد میشود.
وی درباره رابطه با خانواده وهابی خود ادامه داد: تلاشهای فراوانی کردم که نظر آنان را نسبت به وهابییت تغییر دهم، اما متاسفانه موفق نشدم.
این وهابی شیعه شده خاطرنشان کرد: بیداری یعنی بصیرت و نگرش افراد قبل و بعد از بیداری تغییر میکند، این بیداری که در عربستان، بحرین و یمن ایجاد شده باعث به وجود آمدن همبستگی در بین جوامع آنان شده است.
عصامالعماد بزرگترین اشتباه وهابیت را تفسیر اشتباه لغات عنوان و خاطرنشان کرد: با تفسیر اشتباه میتوان قرآن را ۱۸۰ درجه تغییر داد و مشکل محمدعبدالوهاب این بود که قرآن را بر اساس لغتنامه اعراب و نه بر اساس لغتنامه قرآنی تفسیر کرد و همان اشتباهی را کرد که خوارج با تفسیر اشتباه خود از قرآن کردند.
وی ادامه داد: اعتقاد وهابیت به شرک بودن توسل به بقاع متبرکه و حرم اهل بیت(ع) اشتباه در تفسیر کلمات وهابیت است، چراکه دشمنان درصدد بودند تا برای شیعه مشکلاتی را فراهم کنند و در این زمینه وهابیون به گمراهی کشیده شده و در کتابهای خود به جای خداشناسی به قبرشناسی رسیدند تا جایی که قبل از شیعه شدنم اینقدر در مورد این مسائل با سایرین صحبت میکردیم که من زمانی متوجه شدم به سمت مشکلات روانی حرکت کرده و اعتقادات اسلامی ما در حال گرایش به قبور است.
این مستبصر یمنی الاصل تصریح کرد: در وهابیت به قرآن توجه شده، اما به عمق و مفاهیم آن توجهی نمیشود.
وی گفت: کتابی از شیخ مفید درباره اهل بیت(ع) را به من سپردند و خواستند که نقد و تحلیل محکمی را برای این کتاب و مضامین آن بنویسم و معتقد بودند با نوشتن نقد بر این کتاب شیعه نابود خواهد شد، ولی من پس از مطالعه آن شیعه شدم.
عصامالعماد بیان کرد: دلیل گرایش من به مذهب شیعه این است که شیعه از عمق اسلام برآمده است.
تهمت غلو و غالی بودن به شیعه
اشاره:
یکی از پدیده های
انحرافی که در حوزه ی اعتقادات دینی در جهان اسلام رخ داده است پدیده غلو و
ظهور غالیان است.آنان کسانی بودند که در حق پیامبر(ص)یا مولایم علی بن
ابیطالب(ع)و ائمه اهل البیت(ع)یا افراد دیگر به الوهیت ،و حلول خداوند در
آنها ، و با اتحاد خداوند با آنان قایل شده اند.طبق گزارش های تاریخی
،بیشترین غلو در جهان اسلام در مورد مولایم امام علی(ع)و در حق او صورت
گرفته است.شیخ مفید(ره)در مورد غلات گفته است:(عده ای از متظاهران به دین
اسلامنند که در حق امیر المومنین(ع) و امامان از ذریه او قایل به الوهیت و
نبوت شدند.آنان گمراه و کافرنند(امیرالمونین(ع) به قتل آنان دستور داده
استو ائمه اهل البیت(ع)آنان را کافر و خارج ازز دین دانسته اند.{1}
نشانه های غلو:
غالیان
در جهان اسلام عقایدی داشتندکه برخی از آنهابا عقاید مذاهب اسلامی همانند
بودند. ولی عقایدیکه از ویژگی های آنان بود و نشانه های غلو به شمار
میروندعبارتند از:
1)اعتقاد به الوهیت پیامبر اکرم(ص)یا مولایم امیر الومنین(ع)یا یکی از ائمه اهل البیت(ع)،یا فرد دیگری.
2)اعتقاد به اینکه تدبیر جهان به پیامبر اکرم(ص)یا امیر المونین(ع)یا ائمه اهل البیت(ع)یا افراد دیگری واگذار شده بود.
3)اعتقاد به نبوت امیر المونین(ع)یا ائمه دیگر ،یا فردی از امت اسلامی.
شیخ
مفید (ره)در مورد نشانه های غلو گفته است:(در علامت غلو همین کافی است که
فردی نشانه های مخلوق بودن را در پیشوایان معصوم(ع)نفی کند و به الوهیت
آنان قایل شود)
وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ سوره ذاریات 49
و از هر چیزی جفت خلق کردیم شاید شما متذکر شوید
آیا حضرت آدم (ع) هم به اهل البیت(ع) توسل پیدا کرده است؟!
منبع از کتب اهل سنت : تفسیر درالمنثور جلال الدین سیوطی ص۳۲۳ ۳۲۴
ترجمه
متن صفحه ۳۲۳ : حضرت آدم به خداوند می فرماید : پروردگارا من از تو به حق
محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم می خواهم که تو پاک و منزه هستی و
جز تو خدایی نیست که من به خودم ظلم کردم پس توبه مرا بپذیر همانا که تو
توبه پذیر بخشنده هستی.این همان کلماتی است که خدا به حضرت آدم برای
بپذیرفتن توبه او آموخته بود.
ترجمه متن صفحه ۳۲۴ : روایت است از ابن
نجار که او از ابن عباس روایت می کند که گفت : من از رسول خدا صلی الله
علیه و آله و سلم پرسیدم آن کلمات کدام کلمات بودند که خداوند به حضرت آدم
آموخت و توبه او را پذیرفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :
حضرت آدم خدا را صدا زد بحق محمد ، و علی ، و فاطمه ، و حسن ، و حسین توبه
مرا بپذیر پس بعد از آن خداوند توبه حضرت آدم علیه السلام را پذیرفت.
برچسبها:
اهل سنت و توسل,توسل پیدا کردن به اهل البیت, متوسل شدن به اهل البیت,حضرت آدم و توسل به اهل البیت,اثبات توسل به اهل البیت محرم 91, توسل به امام حسین (ع) محرم 91, پاسخ به شبهات توسل به اهل البیت وهابیت
ادامه مطلب ...