شیعه شده سیبریایی از شیعه شدن خود می گوید: علمای روسیه می گفتند شیعیان قرآن دیگری دارند


شیعه شده سیبریایی از شیعه شدن خود می گوید: علمای روسیه می گفتند شیعیان قرآن دیگری دارند!





«آنتون وسنین» جوان روسی است که در خانواده ای مسیحی به دنیا آمده است. وی پس از مدت ها تحقیق و مطالعه درباره مذاهب اسلامی بویژه مذهب تشیع، به این مذهب حق ایمان آورده است.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) «آنتون وسنین» در سال 1404ه برابر با 1984 م در «سیبری» روسیه متولد شد و در یک خانواده مسیحی بزرگ شد و در ماه محرم سال 1423ه برابر با 2002 م به مذهب حق شیعه ایمان آورد.


داستان شیعه شدن آنتون

آنتون درباره شیعه شدن خود می گوید: در نوجوانی به کلیسا می رفتم اما عقاید مسیحی را عقایدی عقلی نمی دیدم و گمان می کردم که قادر نیست نیازهای فطری مرا سیراب کند. سوالات عقیدتی زیادی در درونم وجود داشت که علمای مسیحی از دادن پاسخ های قانع کننده به آن ناتوان بودند.

وی ادامه می دهد: حدود سال 1421 برابر با 2001م و پس از اتمام دوران دبیرستان به مسکو رفتم و در آنجا با برخی علمای دینی از ادیان مختلف مانند یهودی و اسلامی دیدار کردم و از آنها کتاب هایی را گرفتم و به کشورم بازگشتم. پس از بازگشت به سیبری، شروع به خواندن این کتاب ها کردم . همین موقع بود که برآیم روشن شد که یهودیت مرحله مقدماتی مسیحیت، مسیحیت نیز کاملتر از یهودیت و اسلام نیز کاملتر از مسیحیت است.

این مستبصر روسی با اشاره به اسلام آوردن خود، می افزاید: کتاب های احمد دیدات  و دیگر کتاب هایی را در زمینه دین اسلام مطالعه کردم  تا اینکه حقانیت دین اسلام برای من اثبات شد و در سال 1422ه یعنی 2002 م اسلام آوردم.


 

ادامه مطلب ...

تهمت غلو و غالی بودن به شیعه


تهمت غلو و غالی بودن به شیعه


اشاره:

یکی از پدیده های انحرافی که در حوزه ی اعتقادات دینی در جهان اسلام رخ داده است پدیده غلو و ظهور غالیان است.آنان کسانی بودند که در حق پیامبر(ص)یا مولایم علی بن ابیطالب(ع)و ائمه اهل البیت(ع)یا افراد دیگر به الوهیت ،و حلول خداوند در آنها ، و با اتحاد خداوند  با آنان قایل شده اند.طبق گزارش های تاریخی ،بیشترین غلو در جهان اسلام در مورد مولایم امام علی(ع)و در حق او صورت گرفته است.شیخ مفید(ره)در مورد غلات گفته است:(عده ای از متظاهران به دین اسلامنند که در حق امیر المومنین(ع) و امامان از ذریه او قایل به الوهیت و نبوت شدند.آنان گمراه و کافرنند(امیرالمونین(ع) به قتل آنان دستور داده استو ائمه اهل البیت(ع)آنان را کافر و خارج ازز دین دانسته اند.{1}
نشانه های غلو:
غالیان در جهان اسلام عقایدی داشتندکه برخی از آنهابا عقاید مذاهب اسلامی همانند بودند. ولی عقایدیکه از ویژگی های آنان بود و نشانه های غلو به شمار میروندعبارتند از:
1)اعتقاد به الوهیت پیامبر اکرم(ص)یا مولایم امیر الومنین(ع)یا یکی از ائمه اهل البیت(ع)،یا فرد دیگری.
2)اعتقاد به اینکه تدبیر جهان به پیامبر اکرم(ص)یا امیر المونین(ع)یا ائمه اهل البیت(ع)یا افراد دیگری واگذار شده بود.
3)اعتقاد به نبوت امیر المونین(ع)یا ائمه دیگر ،یا فردی از امت اسلامی.
شیخ مفید (ره)در مورد نشانه های غلو گفته است:(در علامت غلو همین کافی است که فردی نشانه های مخلوق بودن را در پیشوایان معصوم(ع)نفی کند و به الوهیت آنان قایل شود)

پاورقی:
{1}:تصحیح الاعتقاد،ص109

دگرگونی در موضع وهابیان

دگرگونی در موضع وهابیان


همان طور که گفته شد اساس وهابیت را ایجاد تفرقه و دو دستگی میان مسلمانان تشکیل میدهد و این ایده تا آغاز زمامداری عبد العزیز( 1304 ه)باقی بود، ولی پس از اشغال حجاز به دست او و تماس وهابیان با ملل مختلف اسلامی، موضع آنان به تدریج دگرگون گردید، زیرا وهابیان پیش از اشغال حرمین در صحراها و بادیهها زندگی میکردند، و با گروههای معدود تماس داشتند،واقعا فکر میکردند که اسلام واقعی همان است که فرزند عبد الوهاب به آنان آموخته است و جز آنان در جهان مسلمانی نیست، وپـــس از تــــسلط بــتر حرمین شریفین و گسترش تماسها، فکر خشونت به تدریج کاهش افت خصوصا پس از مـــــرگ عبد العزیز و روی کار آمدن فرزندان او مانند سعود، و فیصل، که مدتها در اروپا و آمریکــــا زندگی کرده بودند، فکر خشونت و تکفیر مسلمین - به دست فراموشی سپرده شده و تصـــــمیم گرفتند که دامنه تبلیغات را گسترده سازند. ولی موضع آنان نسبت به شیعه تغییر نکرد، بلکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موضع آنان سختتر شده است، زیـــــرا پیوستــه از آن میترسند که موج انقلاب به سرزمین آنان برسد وتوده مستضعف بر آنان بشـــــورند و ارکان سلطنت را متزلزل سازند و لذا ماه و یا هفتهای نمیگذرد که جزوهای، رسالهای، نشریهای ویا کتابی بر ضد شیعه ننویسند و پیوسته همــــــــان دروغهای شاخداری را که در ده قرن گذشته پشتسر شیعه گفته شده، تکرار میکنند. 


محمد بن عبدالوهاب و حرکت وهابیت قسمت(2) انتقال به حریمله

  انتقال به (حریمله)

پدر محمد بن عبد الوهاب از محل اصلی خود به نام عیینه به بخش حریمله منتــقل شد و در آنجا زیست تا در سال 1143 مرگ او فرارسید. او از فرزند خود راضـــــی نبود و پیوســته او را سرزنش میکرد. حتی برادرش سلیمان بن عبد الوهاب از مخالفان سر سخت وی بود و بعدها کتابی در رد اندیشههای او نوشت. وقتی پدر فوت کرد، او محیط را برای اظهار عقاید خود بی مانع دید، ولی با هجوم عمومی مردم حریمله روبرو شد و نزدیک بود کــــــه خونش را بریزند. ناچار از آنجا به زادگاه خود عیینه باز گشت، پس از ورود به زادگاهش با امیر آنجا به نام عثمان بن معمر پیمان بست که هر یک از آن دو، بازوی دیگری باشد و امیر اجــازه دهد او عقاید خودرا بی پرده مطرح کند. شاید نتیجه آن، این باشد که امیر بر همه امیر نشینهای منطقه نجد که عیینیه نیز یکی از آنهاست تسلط یابد.



لطفا بقیه متن را در ادامه مطلب بخوانید 
ادامه مطلب ...

مسأله توسل

مساله (توسل) نیز شبیه مساله (شفاعت) است، این مساله به صاحبان مشکلات معنوی و مــــادی اجازه میدهد که دست به دامان اولیاء الله بزنند تا به اذن الله حل مشکلاتشان را از خدا بخواهند یعنی از یکسو خود به درگاه خدا روی میآورند و از سوی دیگر اولیاء الله را وسیله قــترار میدهند:(و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما)،اگر آنـتها هنگامی که به خود ستم میکردند(و مرتکب معصیت میشدند)به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند،و رسول خدا (ص) نیز برای آنها طلب آمرزش مینمود خــــــــدا را توبه پذیر و مهربان میــتـافتند(1) و نیز در داستان برادران یوسف (ع)میخوانیم:آنها به پدرشان متوسل شدند و گفتند:(یا ابانا استغفر لــتنا انا کنا خاطئین)،ای پدر! برای ما، از خدا آمرزش بخواه چرا که ما خطا کار بودیم ،پــتدر پیر (یعــقوب پیامبر) این پیشنهاد را از آنها پذیرفت و به آنان وعده مساعد داد و گـــــــفت:سوف استغفر لکم ربی به زودی برای شما از پیشگاه پروردگارم طلب آمرزش میکنم(2)اینها گواه بر این است که (توسل )در امتهای پیشین بوده و هست ولی نباید از این حد منطقی فراتر رفت، و اولیاء الله را مستقل در تاثیر و بــــی نیاز از اذن خدا دانست که سبب (شرک و کفر)خواهد شد.و نیز نباید توسل به صورت عبادت اولیاء الله در آیدکه آن هم (شرک و کفر است)زیرا آنــها در ذات خود و بدون اذن پروردگار مالــــــک سود و زیانی نیستند قل لا املک لنفسی نفعا و لا ضرا الا ما شاء الله، بگو: من (حتی) برای خودم مالک ســود و زیانی نیستم مگر آنچه خدا بخواهد (3) .و غالبا در میان گروهی از عوام از همه فرق اسلامی همیشه افراط وتفریطهایی در مساله توسل دیده میشود که باید آنها را ارشاد و هدایت کرد.

پی نوشت ها:

1] سوره نساء، آیه64

2] سوره یوسف، آیه 97 و98

3}سوره اعراف، آیه 188 ]