صفویان به زور ایرانیان را شیعه کردند

صفویان به زور ایرانیان را شیعه کردند
 

سابقه دین اسلام در سرزمین ایران به عصر حیات «پیامبر اکرم(ص)» و نامه آن حضرت به «خسرو پرویز» شاه ایران برمی‏گردد؛ و ورود رسمی این دین به این سرزمین، به سال 16 هجری و در زمان حکومت «عمر بن خطاب» خلیفه دوم.

 
ادامه مطلب ...

شیعه شده سیبریایی از شیعه شدن خود می گوید: علمای روسیه می گفتند شیعیان قرآن دیگری دارند


شیعه شده سیبریایی از شیعه شدن خود می گوید: علمای روسیه می گفتند شیعیان قرآن دیگری دارند!





«آنتون وسنین» جوان روسی است که در خانواده ای مسیحی به دنیا آمده است. وی پس از مدت ها تحقیق و مطالعه درباره مذاهب اسلامی بویژه مذهب تشیع، به این مذهب حق ایمان آورده است.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) «آنتون وسنین» در سال 1404ه برابر با 1984 م در «سیبری» روسیه متولد شد و در یک خانواده مسیحی بزرگ شد و در ماه محرم سال 1423ه برابر با 2002 م به مذهب حق شیعه ایمان آورد.


داستان شیعه شدن آنتون

آنتون درباره شیعه شدن خود می گوید: در نوجوانی به کلیسا می رفتم اما عقاید مسیحی را عقایدی عقلی نمی دیدم و گمان می کردم که قادر نیست نیازهای فطری مرا سیراب کند. سوالات عقیدتی زیادی در درونم وجود داشت که علمای مسیحی از دادن پاسخ های قانع کننده به آن ناتوان بودند.

وی ادامه می دهد: حدود سال 1421 برابر با 2001م و پس از اتمام دوران دبیرستان به مسکو رفتم و در آنجا با برخی علمای دینی از ادیان مختلف مانند یهودی و اسلامی دیدار کردم و از آنها کتاب هایی را گرفتم و به کشورم بازگشتم. پس از بازگشت به سیبری، شروع به خواندن این کتاب ها کردم . همین موقع بود که برآیم روشن شد که یهودیت مرحله مقدماتی مسیحیت، مسیحیت نیز کاملتر از یهودیت و اسلام نیز کاملتر از مسیحیت است.

این مستبصر روسی با اشاره به اسلام آوردن خود، می افزاید: کتاب های احمد دیدات  و دیگر کتاب هایی را در زمینه دین اسلام مطالعه کردم  تا اینکه حقانیت دین اسلام برای من اثبات شد و در سال 1422ه یعنی 2002 م اسلام آوردم.


 

ادامه مطلب ...

دگرگونی در موضع وهابیان

دگرگونی در موضع وهابیان


همان طور که گفته شد اساس وهابیت را ایجاد تفرقه و دو دستگی میان مسلمانان تشکیل میدهد و این ایده تا آغاز زمامداری عبد العزیز( 1304 ه)باقی بود، ولی پس از اشغال حجاز به دست او و تماس وهابیان با ملل مختلف اسلامی، موضع آنان به تدریج دگرگون گردید، زیرا وهابیان پیش از اشغال حرمین در صحراها و بادیهها زندگی میکردند، و با گروههای معدود تماس داشتند،واقعا فکر میکردند که اسلام واقعی همان است که فرزند عبد الوهاب به آنان آموخته است و جز آنان در جهان مسلمانی نیست، وپـــس از تــــسلط بــتر حرمین شریفین و گسترش تماسها، فکر خشونت به تدریج کاهش افت خصوصا پس از مـــــرگ عبد العزیز و روی کار آمدن فرزندان او مانند سعود، و فیصل، که مدتها در اروپا و آمریکــــا زندگی کرده بودند، فکر خشونت و تکفیر مسلمین - به دست فراموشی سپرده شده و تصـــــمیم گرفتند که دامنه تبلیغات را گسترده سازند. ولی موضع آنان نسبت به شیعه تغییر نکرد، بلکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موضع آنان سختتر شده است، زیـــــرا پیوستــه از آن میترسند که موج انقلاب به سرزمین آنان برسد وتوده مستضعف بر آنان بشـــــورند و ارکان سلطنت را متزلزل سازند و لذا ماه و یا هفتهای نمیگذرد که جزوهای، رسالهای، نشریهای ویا کتابی بر ضد شیعه ننویسند و پیوسته همــــــــان دروغهای شاخداری را که در ده قرن گذشته پشتسر شیعه گفته شده، تکرار میکنند. 


محمد بن عبدالوهاب و حرکت وهابیت

 فتنه ابن تیمیه خاموش شده بود، و اندیشههای او و شاگردش ابن القیم میرفت که در لابلای کتابها دفن شود، که ناگهان چهار قرن بعد، این افکار مجددا جان تازهای به خود گرفت و توسط محمد بن عبد الوهاب احیاء گردید. محمد بن عبد الوهاب در سال 1115  در شهرعیینه واقع در صحرای نجد عربستان چشم به جهان گشود و در سال 1206 یا 1207 دیده از جهان فرو بست. پدرش عبدالوهاب از علمای حنبلی و مورد احترام مردم شهر خود (عیینه) بود. فرزند عبد الوهاب پس از به پایان رساندن دروس مقدمات،زادگاهش را ترک گفت و به مدینه مهاجرت کرد و پس از اقامت کوتاهی در مدینه به بصره و سپس به بغداد و آنگاه به کردستان نیز آمد  « قم » و همدان و اصفهان روانه شد و در هر یک از این شهرها مدتی چند اقامت گزید تا آنجا که به شهر قم نیز آمد وو سرانجام تصمیم گرفت که به زادگاه خود برگردد و پس از بازگشت، هشت ماه از مردم دوری گزید، و سپس مردم را به آیین جدیدی فرا خواند1] . در بسیاری از کتابهای عربی، مسافرت شیخ به شهرهای مختلف و اقامت او در آن مناطق آمده است. و قدیمیترین کتاب  فارسی که در آن نامی از محمد بن عبد الوهاب و پارهای از عقاید او به میان آمده است، کتاب ذیل تحفۀ العالم نوشته عبد اتلطیف شوشتری است.2)


وی سالها در هند اقامت داشت و با محمد بن عبد الوهاب معاصر بود. کتاب فارسی دیگری که از این مردم نام برده، کتاب مآثر سلطانیه تالیف عبد الرزاق دنبلی ت ( 1067 ) - م ( 1242 ) است که توقف طولانی شیخ را در اصفهان برای فراگیری فقـــــه و اصول متذکر شده است(3) سومین کتاب فارسی که از او نام برده کتاب سفرنامه میرزا ابو طالب اصفهانی است که او نــتیز با
شیخ معاصر بوده و مسافرت او به اصفهان و اکثر بلاد ایران و خراسان تا سر حد غزنین را آورده است(4)غـــالب بــــــــــــیوگرافی نویسان،درباره محمد بن عبد الوهاب یادآور میشوند که از همان دوران جوانی سخنان زنندهای از او شنیده میشد، و پدر او که مرد صالحی بود، نیز انحراف او را پیشبینی میکرد. شیخ در جوانی غالبا به مطالعه زندگی نامه کسانی که مدعی نبوت شده بودند مانند مسیلمه کذاب و سجاج و اسود عنسی و طلیحه اسدی علاقه خاصی داشت [ 5] . اگر این گزارش درست باشد، حاکی از آن است که او ازهمان آغاز، سودای رهبری را در سر میپرورانده و سرانجام این سودا در دعوت وهابیگری جلوه کرد، و از این طریق به تکفیر تمام فرق اسلامی پرداخته و دیگران را جاهل و نادان و مشرک و بدعت گذار نامیده و این سیره همه بدعت گذاران و فرقه سازان است.

پاورقی:
1] احمد امین:زعماء الاصلاح، ص 10 ، ط بیروت.
2] سید عبد اللطیف:ذیل التحفۀ، ص 8 به بعد. چاپ بمبئی.
3] دنبلی، عبد الرزاق:المآثر السلطانیۀ، ص 82 به بعد.
4] میرزا ابو طالب:سفرنامه، ص 409 به بعد.
. 5] صدقی الزهادی:الفجر صادق، ص 17 و احمد زینی دحلان:فتنۀ الوهابیۀ، ص 66