گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(7)

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(7)

بعد از (باسو عملی)..

با یه دنیا امید و با کوهی از گناه اومدم.خدا اگه بخوای به دل سیاهم ،به گناهانم نظر کنی،باید با نا امیدی برگردم، باید دست خالی برگردم.آخه این دل سیاه لایق لطف تو نیست.اما اگه به همین دل پر امیدم نظر کنی، اگه ببینی بات چه امیدی در خونت نشستم، اگه بدونی چقدر دلم رو بهت خوش کردم دست رد به سینم نمیزنی مهربون......


گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(3)

گریزهای دعای ابو حمزه ثمالی(3)


بعد از (لعفوک عنی)

می دونم لایق نیستم که دعای منو مستجاب کنی،می دونم شایسته عفو وبخشش تو نیستم.اما خدا هر چی با شه مهمون رمضانتم،هر چی باشه در خونه تو نشستم،با زمزمه های زین العابدین(ع) با تو درد و دل می گم.خدا می دونم بدم اما هر چی باشه منم به امیدی دارم در خونت و می زنم منم امید دارم صدات می زنم.